در انتخاب شيوه امر و نهى و به كارگيرى هر يك از
درجات ياد شده در انكار قلبى، توجه به ميزان تأثيرگذارى آنها ضرورت دارد.
آمر و ناهى بايد دقت كند كه كدام درجه از درجات ياد
شده تأثير بيشترى در بازدارى شخص خلاف كار خواهد گذاشت، همان را برگزيند. به عنوان
مثال قهر كردن و ترك معاشرت را نمىتوان به صورت كلى و نسبت به همه موارد، به
عنوان مرتبهاى از امر و نهى تجويز كرد. شهيد مطهرى قدس سره در اين باره
مىفرمايد:
شخصى دوست شماست، بايكديگر صميمى و محشور هستيد،
روابطتان با يكديگر دوستانه است، رفت و آمد داريد، با هم گرم مىگيريد، مسافرت
مىرويد، ميانتان هدايايى مبادله مىشود. يك وقت اطلاع پيدا مىكنيد كه همين رفيق
صميمى شما دچار فلان عمل زشت شده، فلان گناه قطعى و مسلم را مرتكب مىشود، يكى از
اقسام تنبيه كه در مواردى بايد انجام شود اين است كه شما نسبت به او سردى نشان
دهيد، بىاعتنايى كنيد و آن صميميتى كه در گذشته به او نشان مىداديد بعد از اين
نشان ندهيد، ولى اين در موردى است كه اگر شما با آن شخصى كه با او صميميت داريد
قطع رابطه كنيد و نسبت به او سردى نشان بدهيد، اين عمل شما نسبت به او تنبيه تلقى
شود، يعنى تحت يك زجر و شكنجه روحى قرار گيرد و اين عمل شما در جلوگيرى از كار بد
او تأثير داشته باشد و گرنه مواردى هم هست كه كسى، فرزند شما، دوست شما، مبتلا به
عادت زشتى شده است و رابطه او با شما روى عادتى است كه از گذشته داشته است، چه بسا
از اينكه شما با او قطع رابطه كنيد استقبال مىكند تا او هم با شما قطع رابطه كند
و آزادتر دنبال منكرات و كارهاى زشت برود، در اينجا قطع رابطه شما