است كه اسلام
براى قضاوت قائل است. امير مؤمنان 7 در عهدنامه جاويد خود به مالك اشتر
ويژگىهاى يك قاضى خوب را چنين بيان مىفرمايد:
براى قضاوت در
ميان مردم بهترين را برگزين؛ كسى كه از عهده قضاوت برآيد و اصحاب دعوا نتوانند نظر
خود را بر او تحميل كنند و چون به خطاى خود آگاه شود از آن بازگردد، نه آنكه بر
اشتباه خود پافشارى نمايد، طمعكار نباشد و در مواضع شك درنگ كند تا حقيقت برايش
كشف شود، حجّت و دليل را بيش از همه فراگيرد و در كشف حقيقت از همه بردبارتر باشد
و وقتى كه حقيقت روشن شد از همه قاطعتر باشد. همين كه موضوع را تشخيص داد در صدور
حكم تأخير نورزد و از ستايش ديگران گمراه نگردد. عده اينگونه افراد اندك است. [1]
امام خمينى (ره)
درباره صفات قاضى مىفرمايد:
صفات قاضى
عبارتند از: بلوغ، عقل، ايمان، عدالت، اجتهاد مطلق، مرد بودن [2]، حلالزادگى،
اعلميت (نسبت به افراد شهر و محل خود) به احتياط واجب و داشتن حافظه قابل اعتماد
به احتياط واجب. [3]
منظور از اجتهاد
مطلق اين است كه قاضى قادر است در همه مسائل پيش آمده و تمامى ابواب فقه، حكم الهى
را با ملكه اجتهاد و استنباط شخصى استخراج كند و در قضاوت خود مستقل باشد. [4]
حضرت امام (ره)
براساس همين ويژگىها، مسائل ذيل را عنوان مىكند:
الف- براى كسى
كه صلاحيت ندارد حرام است كه در ميان مردم به قضاوت بپردازد، اگر چه [قضاوت او] در
مسائل جزئى و كوچك باشد. از اين رو، تصدّى قضاوت براى
2- در حال حاضر
در مورد وضعِیت زنان براِی امر قضا در قانون مقرّر شده است: «بانوانِ
دارنده پاِیه قضاِیِی واجد شراِیط ... مِیتوانند در
دادگاههاِی مدنِی خاص و اداره سرپرستِی صغار به عنوان مشاور خدمت
نماِیند و پاِیه قضاِیِی خود را داشته باشند.» ر.ک. حقوق
اساسِی در جمهورِی اسلامِی اِیران، ج 6، ص 276.