حـاكـم شـرع بـراى رسـيـدگـى به ديون چنين شخصى او را
ممنوع التصرف مى كند تا دقيقا" رسيدگى شود و ديون طلبكاران به قدر امكان
پرداخت گردد.
در كـتـاب هـاى فـقـهـى ، شـروط ورشـكـسـتـگـى ،
كـيـفـيـت مـمنوع التّصرف بودن مفلس و تقسيم اموال او در ميان طلبكاران مورد بحث
قرار گرفته است .
4-كتاب الحَجْر
(حـجـر) در لغـت ، بـه مـعـنـاى مـنـع است و در فقه ،
(محجور) به كسى گفته مى شود كه طبق قانون شرع ، به عللى از تصرف در اموال خود منع
شده باشد.[2]
افـرادى كـه از نـظـر شـرعـى ، مـحـجـور و از تـصـرف
در مال خود ممنوع مى باشند فراوانند، از جمله :
1ـ مفلّس ـ چنان كه گذشت ؛
2ـ كودك تا وقتى كه به حدّ بلوغ برسد و رشيد شود؛
3 ـ مجنون
4 ـ سـفـيه ؛ يعنى : كسى كه مال خود را بيهوده مصرف
مى كند و توانايى نگه دارى و معامله با آن را ندارد.[3]
احكام حجر به طور مفصّل ، در كتب فقهى بيان شده است .
5-كتاب الضّمان
(ضمان) يا (ضمانت) و (ضامن شدن) عبارت است از: عهده
دار شدن پرداخت دين مديون به طـلبـكـار و پـس از تحقّق ضمانت ، بدهكار برى ء
الذّمّه مى گردد و بدهى اش بر