نام کتاب : بررسی فقهی خروج از حاکمیت دینی نویسنده : فرازی، صادق جلد : 1 صفحه : 20
اين واژه
در ادبيات سياسى روز نوعا به دو شكل «خروج از» و «خروج بر» به كار مىرود.
مراد از
«خروج از» در اين تحقيق، اين است كه كارگزاران نظام اسلامى كه در مسؤوليتهاى مهم
و تأثيرگذار نظام اسلامى به دلايل و انگيزههاى سياسى اجتماعى از مسؤوليت و وظيفه
خود به شكل استعفا و امثال آن خارج شوند؛ مسئوليتهايى نظير رياست جمهورى، وزارت،
نمايندگى مجلس، معاونت وزارت، مديريت كل، رياست قوه، قضاوت، عضويت در شوراى
نگهبان، مجمع تشخيص مصلحت نظام، شوراهاى عالى، امامت جمعه و غيره.
و مراد
از «خروج بر» آن است كه گروهى از روى عناد و سوءنيت و با اغراض مادى و يا تمايلات
غير منطقى در برابر حاكم اسلامى دست به شورش بزنند[1] در فقه اسلامى از چنين خروجى
به «بغى» تعبير شده و بر خروج كننده، «باغى» گفته مىشود كه توضيح آن مىآيد.
3. حاكميت
حاكميت
لغتى است به معناى «عمل حاكم». [2] و در اصطلاح حقوق اساسى به معناى قدرت عاليه
تصميم گيرى و وضع قوانين و اجراى تصميمات از طرف حكومت يك كشور. [3]
مراد از
حاكميت در اين تحقيق همين معنا است كه معادل با «نظام» بوده و بر سه پايه اصلى
مجريه، مقننه و قضائيه شكل مىگيرد. البته حاكميت و نظام مورد نظر، حاكميت دينى
مشروع است كه در آن اختيارات (و مسؤوليت اصلى) اداره كشور در دست پيشواى مذهبى و
حاكم شرعى مىباشد. [4] و تصدى افراد در پست هاى كارگزارى كشور با تنفيذ و تحت
نظارت عاليه او صورت مى پذيرد. و مراد از پيشواى مذهبى ياد شده هم، امام