نام کتاب : بررسی فقهی خروج از حاکمیت دینی نویسنده : فرازی، صادق جلد : 1 صفحه : 87
چهار.
حديثى از امام سجاد 7:
و اما حق رعيتك بالسلطان فان تعلم انهم صاروا رعيتك لضعفهم و قوتك،
فيجب ان تعدل فيهم و تكون لهم كالوالد الرحيم و تغفر لهم جهلهم و لا تعاجلهم
بالعقوبه، و تشكر الله- عزوجل- على ما اتاك من القوة عليهم[1]
و اما حق
رعيت بر سلطان اين است كه بدانى آنان به دليل ضعف خويش و توانايى تو رعيت تو
شدهاند، پس بر تو است كه با عدالت با آنان رفتار كنى و براى آنان همانند پدرى
مهربان باشى، ناآگاهى هاى آنها را چشم پوشى كنى و زود مؤاخذه قرار ندهى و همواره
سپاس خداوند را به جاى آورى، كه خداوند به تو توان و قدرت بر آنان داده است.
پنج. حديثى
از امام صادق 7:
ثلاثة تجب على السلطان للخاصة والعامة: مكافأة المحسن بالاحسان
ليزدادوا رغبة فيه، و تغمد ذنوب المسى ليتوب و يرجع عن غيّه، و تألفهم جميعا
بالاحسان والانصاف.[2]
سلطان و
حاكم بايد سه چيز را در مورد عام وخاص به اجرا گذارد: پاداش دادن به نيكوكار تا
رغبت به انجام اعمال نيك در او بيشتر گردد، پوشاندن گناه خطاكار تا توبه كند و از
گناه باز گردد و ايجاد الفت بين همگان به وسيله احسان كردن و انصاف به خرج دادن.
شش. حديثى
از امام كاظم 7:
و يجب على الوالى ان يكون كالراعى لايغفل عن رعيته و لايتكبر عليهم.[3]
والى
بايد همانند چوپان باشد؛ از افراد تحت سرپرستى خود غافل نشود و بر آنان بزرگى و
تكبر نفروشد.
هفت. حديثى
از امام رضا 7:
بالامام تمام الصلاة و الزكاة والصيام والحج والجهاد، و توفير الفى
والصدقات، و امضاء الحدود و الاحكام و منع الثغور والاطراف.[4]