تقسيم كار و دادن مزد به كارگران مطابق با كارايى
آنها و افزودن خدمات و تأمين نيازهاى اجتماعى كه افراد براى حفظ بقاى خود و تسهيل
در پيشرفت كار خود و رسيدن به سعادت، حق دارند آن را به دست آورند. [1]
2- 1. عدالت و مساوات
عدالت اساس دين باورى است و در نگرش دينى، قوام جامعه
و زيست مطلوب دائر مدار ميزان حاكميت عدالت در اجتماع است. براساس اين اصل عدالت
بايد در تار و پود جامعه دينى نفوذ كند و بر جنبههاى مختلف سياسى، اجتماعى و
اقتصادى زندگى سيطره يابد.
از طرفى همه مردم از يك نسل تولد يافتهاند و همه
فرزند اسلاماند و با هم برابرند و بايد فارغ از هرگونه خفت، از زندگى مطلوب
برخوردار شوند. [2]
اما عدالت مستلزم مساوات مطلق نيست؛ به اين معنا كه
مثلًا در رقابتهاى آزمون دانشجويى دادن نمره مساوى به همه آنها به معناى عدالت
نيست؛ چرا كه باعث نفى اصل آزمون مىگردد؛ بلكه قرار دادن آنها در شرايط حقوقى
يكسان و مساوى عين عدالت است و اينكه هركس براساس لياقت و استعدادى كه دارد سزاوار
كسب امتياز باشد.
3- 1. عدالت اجتماعى در قرآن و روايات
از اصولىترين برنامههاى اسلام اهميت دادن فوق
العاده به عدالت اجتماعى است. به اين موضوع در قرآن كريم اهميت ويژهاى داده شده
تا آنجا كه خداوند خود را آمر به عدل مىداند و در آيات متعدد انسانها را به رعايت
عدل و عدالت فرمان داده است [3] و حتى هدف نهايى از نزول كتاب و فرستادن انبيا را
بر پا داشتن قسط و عدالت در اجتماع مىداند. [4])
در روايات، عدالت گواراتر از آب [5] و شيرينتر از
عسل، مايه زندگى [6] و قوام
[1] طيبا،
جميل فرهنگ ،فلسفِی ترجمه منوچهر صانعِی، ص 461
[2] سِید
هادِی حسِینِی پدِیده شناسِی فقر و توسعه، ج 1، ص
334 336