بخشيده، آن را براى افراد جامعه پيش بينى نمودند.
دانشمندان سعى نمودند تا مبانى فلسفى بيمههاى اجتماعى را در قلمرو حيات اجتماعى و
اقتصادى يافته و بيان نمايند. برخى از آنان، اساس بيمههاى اجتماعى را تضمين
دانستهاند و گفتهاند كارگرانى كه ايام جوانى خويش را براى كارفرمايان خود كار
مىكنند، از اين حق برخوردارند كه در برابر خطرات مختلف به ويژه خطر بيكارى و
درماندگى، تضمين شوند. بعضى ديگر از آنان، مبناى بيمههاى اجتماعى را همبستگى
اجتماعى دانستهاند، زيرا افراد جامعه انسانى به مانند اندام انسان هستند كه در
سايه عملكرد همه آنها امكان انتفاع هر جزء ممكن مىشود، لذا بايد به يكديگر خدمت
متقابل نمايند. [1]
بدون ترديد بيمههاى اجتماعى بر اساس تعاون و همبستگى
اجتماعى و كمك به زيان ديدگان شكل گرفته، ولى اين همبستگى ريشه در فطرت انسان دارد
و تعاليم اديان الهى نيز در شكوفايى اين گرايش فطرى، بسيار مؤثر بوده است. روند
تكاملى تعاون و همبستگى اجتماعى، امروزه بهصورت «بيمه اجتماعى» متبلور شده است كه
بهوسيله دولت و تحت نظام قانونى ويژهاى اداره مىشود و در كشور ما سازمان تأمين
اجتماعى، بيمه اجتماعى را بهصورت نهادينه شده عينيّت بخشيده است.
در اين نوع از بيمه، دولت از آسيب پذيران و كارگران
در برابر بعضى از خطرهاى احتمالى و حوادثى چون بيمارى، از كارافتادگى، پيرى،
بازنشستگى، بيكارى و فوت حمايت مىكند.
خدمات حمايتى بيمه شدگان غالباً رايگان و بلاعوض يا
با پرداخت بخش اندكى از حق بيمه به وسيله بيمه شده انجام مىپذيرد. چنانچه وجهى
پرداخت گردد، وجوه به صندوق دولت واريز مىگردد و در مصارف عمومى به ويژه جبران خسارت
زيان ديدگان و مشمولان طرح بيمه اجتماعى هزينه مىشود. در كشور ايران براساس ماده
21 لايحه قانون بيمههاى اجتماعى، حق بيمه به ميزان 18% درصد دستمزد است كه 5%
درصد آن به عهده كارگر و 13% درصد آن به عهده كارفرما خواهد بود.
2- 1. طبقات تحت پوشش بيمههاى اجتماعى
اگر چه در برخى از كشورها، بيمه اجتماعى در مورد همه
طبقات اجرا مىگردد، ولى در اغلب كشورها، طبقات تحت پوشش بيمه اجتماعى عبارتاند
از: 1. مزد بگيران (بخش غير دولتى)