نام کتاب : بیت المال و حقوق آن نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 20
انديشه ايجاد بيتالمال هنگامى پديد آمد كه دامنه
فتوحات اسلامى به بيرون از شبه جزيره عربستان كشيده شد. زيرا از آن پس بود كه
اموال غنيمتى، خراج و جزيه، سيلآسا بهسوى مدينه، كه مظهر ديانت و تقوا بود، سرازير
شد. مردمى كه پيش از آن در تنگناى شديد معيشتى بهسر مىبردند، اينك اموالى را در
پيش روى مىديدند كه طريقه شمارش، تقسيم و نگهدارى آن را هم نمىدانستند. پس از آن
كه سرزمينهاى مصر، عراق و شام به تصرف مسلمانان درآمد، چنان مالى به مدينه سرازير
شد كه خليفه دوم را مات و مبهوت ساخت. نقل شده است كه ابوهريره اموالى را از بحرين
نزد خليفه آورد و از او خواست كه آن را تحويل بگيرد.
وى از مقدارش پرسيد و او پاسخ داد: پانصد هزار درهم.
عمر كه شايد تا آن روز تصور چنين مبلغى را هم نكرده بود، به شگفت آمد و گفت: «آيا
مىدانى پانصد هزار درهم چقدر است؟» گفت: آرى، صد هزار، پنج بار».
با وجود اين او فكر كرد كه ابوهريره خوابآلود است؛ و
گفت: «برو شب را بخواب و فردا صبح اموال را نزد من بياور». ابوهريره نيز چنان كرد
و فرداى آن شب اموال را نزد عمر بُرد. [1]
خليفه پس از آگاهى نسبت به ميزان اموال ياد شده دچار
ترديد شد و احتمال داد كه از راه نامشروعى گرد آمده باشد. از اين رو پرسيد: «آيا
اين مال از راه پاك بهدست آمده است؟» و ابوهريره پاسخ داد: «من جز اين چيزى
نمىدانم». آنگاه خليفه چونان كسى كه ذوق زده شده باشد فرياد زد: «اى مردم! مال فراوانى
رسيده است، اگر بخواهيد برايتان پيمانه كنيم پيمانه مىكنيم؛ اگر
[1] - روايت ديگرى حاكى از آن است كه آن كس كه
اموال را نزد عمر برد، ابوموسى اشعرى بود (ر. ك. كتاب الخراج، ابو يوسف، يعقوب بن
ابراهيم)
نام کتاب : بیت المال و حقوق آن نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 20