نام کتاب : بیت المال و حقوق آن نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 61
شدى و زود بدان مرتكب شدى و تا جايى كه توانستى آنچه
را كه براى يتيمان و بيوهزنانِ خود ذخيره كرده بودند، همانند گرگ چالاك كه به بزى
وامانده حمله كند، ربودى و با كمال خرسندى به سوى حجاز فرستادى و از اين كرده هيچ
احساس گناه نكردى.
واى بر تو، گويا تو ارث پدر و مادرت را براى زن و
فرزندت فرستادى! بسيار جاى شگفتى است! مگر رستخيز را باور ندارى و از حساب دقيق
خدا انديشه نمىكنى؟! هان اى كسى كه نزد ما از خردمندان بهشمار مىآمدى! چگونه آب
و خوراكى را كه مىدانى بر تو حرام است با لذت مىخورى؟ چگونه با مال يتيمان،
بيچارگان، مؤمنان و مجاهدانى كه خدا بيتالمال را سهم آنان قرار داده و اين سرزمين
را بهوسيله آنان نگه مىدارد كنيز مىخرى و زن مىگيرى؟
از خدا بترس و ثروت اينان را بازگردان! كه اگر چنين
نكردى و من بر تو دست يافتم، درباره تو نزد خداوند عذرى ندارم و با همان شمشيرى كه
بر كسى فرود نيامد مگر آنكه او را به جهنم فرستاد، تو را نيز خواهم زد ... [1]
آن حضرت در نامه ديگرى براى والى خود در آذربايجان
اين نكته را يادآور شدهاند كه ولايت براى حكمران يك طعمه و لقمه چرب نيست تا در
فكر بلعيدنش باشد، بلكه امانتى است كه بايد با كمال دقت و داشتن نهايت دغدغه خاطر،
در حفظ و نگهدارى آن بكوشد؛ و آن را در راهى كه يقين دارد نفع عموم در آن است به
مصرف برساند: