نام کتاب : شخصیت و دیدگاههای فقهی امام خمینی نویسنده : یوسفیان، نعمتالله جلد : 1 صفحه : 30
مسجد سلماسى منتقل شد، در مسجد سلماسى، ابتدا ايشان
روى زمين مىنشستند ...
جمعيت درسى كه زياد شد، از ايشان درخواست شد كه روى
منبر قرار بگيرند تا صدا به همگان برسد. ايشان آن روز منبر رفتن را بهانهاى براى
موعظه طلبهها قرار دادند. در اين موعظه كه همه را تحت تأثير قرار داد، فرمود:
مرحوم شيخالشريعة اصفهانى، دار فانى را وداع
مىگويد. مرجعيت، تقريباً به مرحوم ميرزاى نائينى منتقل مىشود. جمعيت شاگردان
زياد مىشود. از اين روى، از ميرزا مىخواهند كه براى تدريس، منبر تشريف ببرند.
ميرزا روى منبر قرارمىگيرد و شروع مىكند به گريه كردن. مىفرمايد چه روزگارى شده
است كه ما بايد به منبر برويم، منبرى كه مشايخ بزرگ بر آن مىنشستهاند! [1]
حضرت امام موعظهها و سخنان خود را با خلوص و علاقه
ايراد مىكرد. بعد از گذشت چند سال هنوز بعضى از موعظههاى ايشان با عبارتهاى
آنان به يادم مانده است. ايشان مىفرمود:
شما آقايان بايد در هر قدمى كه براى تحصيل
برمىداريد، اگر نگويم دو قدم، لااقل يك قدم در تهذيب برداريد. [2]
4- شاگرد پرورى
ايشان خيلى سعى مىكردند، درسى كه مىگويند طلبهپرور
باشد؛ بهاين معنا كه حاضران در كلاس درس امام در عرصه علم و دانش گامى به جلو
بردارند. به همين دليل به شاگردانشان فرصت زيادى مىدادند تا در درسشان اشكال
بگيرند. [3] به حرفآوردن شاگرد، يك نوع سازندگى و پرورش شاگرد است كه ايشان اين
خصوصيت را داشتند.