عملى اسلام را از منابع دارد. غير فقيه و مجتهد كسى
است كه از چنين قدرتى برخوردار نيست و در دستيابى به مقررات ياد شده وظيفه دارد به
فقيه مراجعه كند و به دستورات و فتاواى او كه در واقع همان دستورات عملى اسلام در
حق او است، عمل نمايد. غير فقيه و مجتهد را «مقلّد» و عمل پيروى او از فقيه را
«تقليد» نامند.
موضوع فقه:
مقررات عملى اسلامى كه فقيه در پى فهم و استنباط آنها
است، گاه مربوط به افعال و اعمال و اقوال مكلفين است و گاه مربوط به موضوعات
خارجى، كه مجموع اينها موضوع فقه را شكل مىدهد. اولى نظير «دفاع واجب است»، كه در
آن «عمل دفاع» موضوع حكم وجوب واقع شده و دومى نظير «خمر نجس است» كه در آن «خمر»
موضوع حكم نجاست قرار گرفته است [1].
منابع فقه:
منابع و مداركى كه فقيه از آنها به استنباط مقررات
عملى اسلام دست مىيابد، از نظر شيعه چهار منبع است [2]:
يك. قرآن: بدون شك، قرآن مجيد اولين منبع احكام و
مقررات اسلام است. البته آيات قرآن منحصر به احكام و مقررات عملى نيست. در قرآن
صدها گونه مسئله طرح شده است؛ ولى قسمتى از آنها كه گفته شده در حدود پانصد آيه از
مجموع شش هزار و ششصد و شصت آيه قرآن- يعنى در حدود يك سيزدهم- است، به احكام
اختصاص يافته است [3].
دو. سنّت: «سنت» يعنى گفتار، يا كردار، يا تأييد
معصوم. شيعه معتقد است كه آن دسته از قول و فعل و تقرير پيامبر 6 و ائمه معصومين
7 كه از طريق صحيح و موثق به دست ما رسيده است، منبعى سرشار براى استنباط احكام
عملى اسلام است [4].