تملّق و
چاپلوسى از آفات زيانبار مديريت است كه ريشه در رذايلى چون رياستطلبى، ضعف ايمان،
نادانى و احساس حقارت دارد و آبشخور همه آنها هواهاىنفسانى و دنياپرستى است.
ويروس چاپلوسى ممكن است دوسويه عمل كند و سازمان را از بالا و پايين به انحراف
بكشاند. امام راحل قدس سره در اين باره مىنويسد:
كسانى كه
پولپرست و مالدوست هستند، خاضع پيش ارباب ثروت هستند و از آنها تملّق گويند و
فروتنى از آنها نمايند و كسانى كه طالب رياست و احترامات صوريه هستند، از مريدان،
تملّقها گويند و فروتنىها نمايند، قلوب آنها را با هر ترتيبى هست جلب كنند و
همينطور اين چرخ به طريق «دور و تسلسل» مىچرخد؛ زيردستان از ارباب رياسات و
طالبان رياست از زيردستان فرومايه، تملّق گويند جز آنها كه در طرفين قضيّه به
رياضات نفسانيّه، تربيتِ خود كنند و طالب رضاى حقّاند و دنيا و زخارف آن، آنها
را نلرزانده، در رياست، طالب حق باشند و در مرئوسيت، حق جو و حق خواه باشند. [1]
انسانهاى
خودساخته و متديّن، نهتنها خود به رذيله تملّق، آلوده نمىگردند، بلكه به شدّت از
انتشار آن در مجموعه و جامعه خود جلوگيرى مىكنند؛
روزى
امير مؤمنان، على 7 از شهر «انبار» عبور مىكردند، كدخدايان آن ديار به
پيشباز امام آمدند و پيشاپيش مركب امام، شروع كردند به دويدن. امام آنان را
فراخواند و پرسيد؛ «اين چه كارى است كه انجام مىدهيد؟» گفتند: اين رسمى است كه ما
نسبت به بزرگان خود به جاى مىآوريم. امام فرمود: «به خدا سوگند! بزرگانتان از
چنين كارى سود نمىبرند و شما نيز با اين كارها، خود را در دنيا و آخرت به زحمت
مىافكنيد.» [2]
روانشناسى چاپلوسى
چنانكه
ياد كرديم، تملّقگويى، يك ناهنجارى روحى است و آثار تخريبى آن فرد و جامعه