امر خود،
اعتماد كند و ضمن تفويض اختيارات لازم و قانونى، ميدان ابتكار عمل را براى آنان
باز نمايد. امير مؤمنان 7 پيرامون برخورد با فرماندهان، به مالك اشتر
چنين دستور مىدهد.
به
آرمانهايشان ميدان بده و پى در پى بر آنها آفرين بگو و رنج و گرفتارى آنان را به
حساب آر.
براى
آنكه ابتكار در هر رده به صورت صحيح اعمال شود، لازم است حدود اختيارات هر كس
بهطور روشن مشخّص شود. [2]
سپس در
چارچوب مسؤوليّت و اختيارات تفويضى به او آزادى عمل بدهد و ضمن نظارت و رهبرى،
نتايج كار را از او طلب كند؛
نظارت
فرماندهان، رؤسا و مديران بهكار كاركنان تحت امر جمعى نبايد طورى باشدكه قدرت
ابتكار زير دست را از بين ببرد و به نام اينكه تمام مسؤوليّتها متوجّه
فرماندهان، رؤسا و مديران مىباشد، در جزئيّات كارها دخالت نموده و براى انجام
دستورات صادره شخصاً راه كار تهيّه و تعيين نمايند، بلكه بايد ضمن نظارت، چنانچه
تشخيص دادند كه راه كار كاركنان تحت امر درست نمىباشد، آنها را هدايت و رهبرى
كنند. [3]
3- پرهيز از ظلم و پايمال كردن حقوق نيروها
دين و
خرد و فطرت آدمى، ظلم و ستم را نسبت به همه پديدهها محكوم و ممنوع كردهاند و هيچ
كس حق ندارد، در هيچ شرايطى، كمترين ستم را نسبت به خود و ديگران روا دارد. قرآن
مجيد اين قاعده كلّى را چنين بيان مىكند؛