نام کتاب : قواعد و احکام حفاظت اطلاعات نویسنده : احمدیان، اسدالله جلد : 1 صفحه : 104
پيامبر
6 از طريق وحى اطلاع يافت و به حضرتعلى 7 و يكى دو نفر از ياران خود فرمود تا
آن زن را دستگير نمايند و نامه را از او بستانند. آنها نيز زن را در ميان راه مدينه
به مكه يافتند و آن نامه را از او گرفتند و در اختيار پيامبر 6 نهادند. پيامبر
6 حاطب را احضار نموده و به او فرمود:
چرا چنين
كردى؟ حاطب گفت: اى رسول خدا، درمكّه فرزند و خويشانى دارم، با اين كار خواستم
كارى به نفع مردم مكه انجام دهم (تا منّتى بر آنها داشته باشم و بههنگام لزوم از
آنها كمكى به نفع زن و فرزندم بگيرم). عمر گفت: اى رسول خدا، اين مرد، منافق شده،
اجازه دهيد گردنش را بزنم.
پيامبر
6 فرمود: اى عمر، چه مىدانى، شايد خداوند در جنگ بدر به مسلمانانى كه در آنجا
حاضر بودند (از جمله حاطب) نگريست و فرمود:
هر چه
مىخواهيد، انجام دهيد كه من شما را آمرزيدم. [1] پس خداوند آيه زير را در باره
حاطب ابن ابى بلتعه نازل فرمود:
اى كسانى
كه ايمان آوردهايد، هرگز نبايد كافران را كه دشمن من و شمايند، ياران خود برگرفته
و با آنها طرح دوستى در افكنيد، در صورتيكه آنان به كتابى كه بر شما آمده است، سخت
كافر شدند. [2]
گفتنى
است، فقهايى كه معتقدند عقوبت جاسوس مسلمان قتل است، در باره روش پيامبر 6 در
قبال حاطب مىگويند: پيامبر 6 اين اعتقاد عمر را كه منافق جاسوس را مىتوان كشت،
رد نكرد، بلكه شايد آن را
[1].
سيره ابن هشام، ج 4، ص 40. گفتنى است مرحوم علامۀ
طباطبايى اين روايت را بهلحاظ محتوا (اينكه خداوند به مسلمانان حاضر در جنگ بدر
بفرمايد هر چه مىخواهيد انجام دهيد، من شما را آمرزيدم) مخدوش، و با اصول مسلّم
قرآنى معارض مىداند. ر. ك: الميزان، ج 19، ص
236-238