نام کتاب : قواعد و احکام حفاظت اطلاعات نویسنده : احمدیان، اسدالله جلد : 1 صفحه : 26
و
اميرمؤمنان با اين الفاظ بيان شده، مقصود، اوامر و احكامى است كه آنها به عنوان
رهبر سياسى يا قاضى شرعى صادر كردهاند، براى اينكه آنان در اين مقام، داراى امر و
نهى واقعى هستند كه مردم بايد اطاعت كنند. [1]
مقدمه سوم: گاهى از اوامرى كه پيامبر 6 يا حضرت امير 7 به عنوان رهبر سياسى يا
قاضى شرعى صادر كردند، به غير از الفاظ «قضى» و «حكم» و «امر» تعبير مىشود و گفته
مىشود كه: «قالَ رَسُولُ اللّهِ 6»، در اينگونه موارد نيز بايد توجه داشت كه
قرينه حاليّه و مقاميّه اقتضا مىكند كه اينگونه الفاظ را به اوامر حكومتى و
قضاوتى حمل كنيم. به عنوان مثال اگر در روايتى آمده بود كه «قالَ رَسُولُ اللّهِ
6 لِفُلانٍ: انْتَ رَئيسُ الْجَيْشِ» پيامبر 6 به كسى گفت: تو فرمانده اين
لشكر باش و به طرف فلان منطقه حركت كن، در اينجا گرچه لفظ «قال» است، ولى قرينه
مقاميّه وجود دارد كه اين امر، امر حكومتى است و پيامبر به عنوان رهبر سياسى اين
امر را صادر كرده است.
همچنين
در روايتى آمده است كه دو نفر راجع به مالى اختلاف داشتند و نزد پيامبر 6 آمدند،
و يكى از آنان دو شاهد آورد كه مال از آنِ اوست و پيامبر 6 فرمود: اين مال براى
صاحب بيّنه است. در اين مورد نيز گرچه لفظ «قال» است، ولى قرينه مقاميّه دلالت
دارد كه اين لفظ را به عنوان قاضى بيان كرده است. [2]
مقدمه
چهارم: در اينجا حضرت امام (قدس سره) تعدادى از روايات را ذكر مىكند كه الفاظ
مذكور در آن به لفظ «قضى» و «حكم» و «امر» نيست،