نام کتاب : کلیات فقه اسلامی نویسنده : علی نوری، علیرضا جلد : 1 صفحه : 39
خيلى
مايل بودم براى مردم كتابى مشتمل بر همه فروع فقهى و احكام دين تنظيم كنم، ولى
علاوه بر فزونى كارهايى كه مانع مىشد، هيچ ميل و رغبتى در ميان اماميه نسبت به
اين امر احساس نكردم؛ زيرا آنان با الفاظ و عبارات اخبار و احاديث خو گرفته بودند
و نظرشان اين بود كه مسائل فقهى را تنها بايد از راه نقل عبارات و الفاظ اخبار
بازگو كرد و به قدرى در اين انديشه فرو رفته بودند كه اگر روايتى با لفظى كه با آن
مأنوس نبودند، نقل به معنا مىشد، در شگفتى فرو مىرفتند و از دركش ناتوان
مىشدند؛ از اين جهت دست به چنين كارى نزدم و كتاب «نهايه» را به سبك فقهى رايج
يعنى با آوردن متون روايات نوشتم تا آنان به وحشت نيفتند. [1]
بعضى
ديگر از فقها، كتاب يا رساله فتوايى مستقلى داشتند كه در آن به بررسى فروع
مىپرداختند و حاصل استنباط و برداشت خود از كتاب و سنت را، در يك مجموعه فقهى
مىنوشتند.
در اين
دوره از محدثان مشهورى نيز مىتوان ياد كرد كه از فقها شمرده نمىشوند و كار آنان
فقط جمعآورى احاديث فقهى و غير آن، از اصول متعدد اماميه، در يك مجموعه بوده است.
بعضى از
فقها و محدثان مشهور اين دوره عبارتند از:
1- على
بن حسين بن موسى بن بابويه قمى، پدر شيخ صدوق (م 329 ه) مؤلف كتاب شرايع در فقه،
كه آن را به سبك سنّتى عرضه فقه در قالب روايات نوشته است. شهيد اول درباره كتاب
يادشده مىنويسد:
هر گاه
اصحاب دسترسى به نص نداشتند، به آنچه در كتاب شرايع ابوالحسن على بن بابويه بود،
تمسك مىجستند؛ به خاطر حسن ظنى كه به ايشان داشتند و اينكه فتواى ايشان همانند
روايتش بود. [2] (چون فتواى خود را در قالب متن روايت بيان مىكرد.)
على بن
حسين بابويه در دوران غيبت صغرا مىزيست و با حسين بن روح (از نواب اربعه) در عراق
ملاقات داشته است. او در قم از دنيا رفت. [3]
[1] - ر. ك.
المبسوط فى فقه الاماميه، محمد بن حسن طوسى، ج 2-1، ص 3
[2] - ر. ك. ذكرى الشيعه فى احكام الشريعه، محمد بن
مكى عاملى (شهيد اول)، ص 5-4