نام کتاب : کلیات فقه اسلامی نویسنده : علی نوری، علیرضا جلد : 1 صفحه : 47
شيعه
نفوذ كرد. ارمغان تفكر اخبارى گرى، بسته شدن باب اجتهاد و در نتيجه ناتوانى فقه از
پاسخ گويى به رويدادهاى نوين زندگى بشر است.
البته در
دورانى كه تفكر اخبارى بر فضاى حوزههاى علميه حاكميت داشت، فعاليت گستردهاى براى
جمع آورى روايات و احاديث و تنظيم آنها در ابواب مناسب، از سوى بعضى از بزرگان
صورت گرفت؛ زيرا بعد از شيخ طوسى رواياتى پيدا شد كه در كتب اربعه مندرج نبود و
مىبايد در مجموعههاى روايى شيعه قرار گيرند. گرايش اخبارى گرى زمينه را براى گرد
آورى آن روايات فراهم نمود؛ البته بعضى از آن بزرگان مثل «محمد باقر مجلسى» (م
1110 ه) مؤلف بحار الانوار، «محمد بن حسن حر عاملى» (م 1104 ه) صاحب وسائل الشيعه
و «ملامحسن فيض كاشانى» (م 1091 ه) مؤلف وافى، [1] كه به گرد آورى احاديث همت
گماردند، گرايش ياده شده را نداشتند.
مكتب اجتهادى وحيد بهبهانى
گرايش
اخبارى گرى و نفوذ آن، كه تا نيمه نخستين قرن دوازدهم بر مراكز علمى شيعه حاكم
بود، موجب شد كه علم اصول در حوزههاى علميه به فراموشى سپرده شود؛ ولى در نيمه
دوم قرن ياد شده، با هجرت دانشمند بزرگ شيعه محمد باقر بن محمد اكمل معروف به وحيد
بهبهانى، به كربلا، بساط مكتب اخبارى گرى بر چيده شد. او درسهاى اصولى- اجتهادى
خود را در كربلا آغاز كرد و به مقابله با عالم بزرگ اخبارى گراى كربلا، شيخ يوسف
بحرانى برخاست. براى شاگردان وى زمينه مساعدى فراهم شد تا با شركت در درسهاى وحيد
بهبهانى، بتوانند دو تفكر اخبارى گرى و اصولى را مقايسه نمايند؛ حاصل اين مقايسه،
ركود موج اخبارى گرى و حاكميت دوباره تفكر اجتهادى و اصولى بر حوزههاى علميه شيعه
بود. [2]
مكتب
اجتهاى وحيد بهبهانى پس از وى دنبال شد و بزرگانى توانستند فقه شيعه را در پرتو
اجتهاد مبتنى بر قواعد علم اصول، به اوج دقت و ظرافت برسانند كه از جمله آنان