نام کتاب : کلیات فقه اسلامی نویسنده : علی نوری، علیرضا جلد : 1 صفحه : 56
تحقيق و
تفحص لازم را انجام داده؛ در عين حال بدون تقصير وى، مواردى از احكام خداوند بر او
پوشيده مانده است. جاهل قاصر نسبت به احكامى كه نمىداند، معذور است.
2- جاهل
مقصّر؛ يعنى فردى كه جهلش به احكام شرعى، ناشى از تقصير و كوتاهى وى در يادگيرى
آنهاست. او مىتوانسته به احكام خداوند دست يابد اما از سر تنبلى و سهل انگارى
سرباز زده است. چنين شخصى معذور نيست و براى مخالفتش با احكام الهى، كيفر مىشود.
ابن زياد
مىگويد: از امام صادق 7 درباره آيه «قّلْ فَلِللَّهِ الْحُجةُ
الْبالِغَةُ» سؤال شد؛ حضرت فرمود:
خداوند
روز قيامت به بندهاش مىفرمايد: بنده من، آيا (به احكام دينم) دانا بودى؟ پس اگر
پاسخ دهد؛ آرى، به او مىگويد: چرا به آنچه مىدانستى، عمل نكردى. و اگر بگويد:
جاهل بودم؛ به او مىفرمايد: چرا ياد نگرفتى تا عمل كنى بدينسان خداوند محكومش
مىكند و اين همان دليل محكم و رسايى است كه خاص خداوند است. [1]
4- قدرت
و توانايى: شكى نيست كه توانايىهاى انسان محدود است. بنابراين، تكاليف بايد در
محدوده توانايىهاى وى باشد و از ديدگاه عقلى، تكليف انسان به فراتر از آنچه
مىتواند انجام دهد، قبيح و زشت است و از آن به «تكليف مالايطاق» تعبير مىشود. در
قرآن نيز فرموده:
خداوند
هيچ كس را جز به به اندازه توانايىاش مكلف نمىسازد.
به عنوان
مثال، اگر شخصى در حال غرق شدن است و ما قدرت داريم او را نجات دهيم؛ واجب است به
كمكش بشتابيم امّا اگر هواپيمايى در حال سقوط است و ما به هيچ وجه توانا بر
جلوگيرى از آن نيستيم، تكليف از ما ساقط است يعنى خداوند ما را به خاطر كمك نكردن
به جلوگيرى از سقوط هواپيما مؤاخذه نمىكند.