نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 107
دشنام دهى، چرا كه اگر دشنامشان دهى، هم
اجر ندارى و هم زكات تو را مىگيرند. ولى اگر شكيبايى ورزى، روز قيامت در ميزان
عمل تو مىآيد. [1]
روايتهايى از اين دست، در كتابهاى
حديث اهل سنّت فراوان است و پيوسته تا به امروز شمارى از اين امّت زير تأثير آنها
قرار دارند و تأييدشان مىكنند.
ج- ديگر از انواع گمراهى دينى كه معاويه
آن را به خدمت گرفت
و با استادى تمام به كار بست، تأسيس يك فرقه
دينى سياسى بود، كه دين را به گونهاى كه در خدمت حاكميت امويان باشد و رفتارشان
را توجيه كند تفسير مىكردند؛ مانند جبريون و مرجئه.
ابوهلال عسكرى در كتاب اوائل گويد:
معاويه نخستين كس بود كه قائل شد همه افعال بندگان به اراده خداوند است. [2]
هنگامى كه به خاطر نصب پسرش يزيد،
عبدالله بن عمر به معاويه اعتراض كرد، گفت: تو را از پراكنده ساختن مسلمانان و
كوشش براى برهم زدن جمعيّت آنان و ريختن خونشان پرهيز مىدهم. كار يزيد قضاى الهى
بود و اختيار مؤمنان به دست خودشان نيست. [3] هنگامى هم كه عايشه به سبب اين كار
به او اعتراض كرد همين پاسخ را داد. [4]
مذهب جبريون به دست معاويه و بنىاميه
گسترشى عظيم يافت و اعتقاد به اين كه انسان در كارهايش مختار است، زير فشار قرار
گرفت؛ تا آنجا كه دارندگان چنين اعتقادى كشته مىشدند.
همچنين در دوران امويان، فرقه مرجئه نيز
رو به گسترش نهاد. اين فرقه معتقد است كه براى ايمان، باور قلبى و اقرار زبانى
كافى است و به عمل نيازى نيست. اينان را از آن رو مرجئه خواندهاند كه ايمان را
مؤخر از عمل دانستهاند. به اعتقاد اين فرقه: «با وجود ايمان، گناه زيان
نمىرساند، همان طور كه با وجود كفر طاعت سود ندارد؟ و گفتهاند: