نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 139
مكانى و روحى و اجتماعى را، كه به اثبات
مظلوميت وى و رسوايى دشمنانش و نشر هدفهاى وى كمك مىكرد، برگزيند؛ و تا آنجا كه
در توان دارد در راستاى تحقق اين هدف تلاش كند.
امام از همان نخست، مىدانست كه كوفيان
به بيعتشان با آن حضرت وفا نمىكنند و او را به زودى خواهند كشت: [اين گفته امام
است كه] «اين نامه هايى است كه كوفيان به من نوشتهاند و آنان را جز قاتلان خويش
نمىبينم»؛ [1] بنابر اين حضرت- بر اساس منطق شهيد پيروز- قصد رفتن به عراق را
داشت و بر رفتن به آنجا پاى مىفشرد، زيرا براى «قتلگاه برگزيده»، عراق بهترين
سرزمين بود؛ كه استعداد متأثر شدن و دگرگون از رويداد عظيم عاشورا را در خود نهفته
داشت.
شمار شيعيان در عراق آن روز از همه
سرزمينهاى اسلامى بيشتر بود؛ و اين سرزمين- مانند شام- از نظر تبليغى و روحى
هنوز تسخير امويان نشده بود؛ بلكه شايد عكس آن درست باشد.
وقايعى كه پس از عاشورا رخ داد نيز اين
مبنا را تأييد كرد و درستى آن را به اثبات رساند. شايد راز نهفته در سخن آن حضرت
هنگامى كه ابن عباس يا ابن عياش از وى پرسيد: اى پسر فاطمه آهنگ كجا دارى فرمود:
«عراق و شيعيانم» [2]؛ و نيز سرّ سخن آن حضرت خطاب به محمد حنفيه كه فرمود: «از
عراق گريزى نيست» [3] همين بود.
با اين نگرش، سبب خوددارى امام از پذيرش
پيشنهادهايى كه در مدينه كسانى چون محمد حنفيه و امسلمه و ديگران مبنى بر نرفتن
به عراق و رفتن به يمن يا شكافهاى امن كوهها به وى دادند، روشن مىشود.
در همين راستا، خوددارى امام از پيشنهاد
طرماح مبنى بر پناهنده شدن به كوه بلند «أجأ»، پس از برخورد با سپاه حر بن يزيد
رياحى، نيز قابل تفسير است.
[1] - تاريخ ابن عساكر، (زندگينامه امام
حسين عليه السلام)، محمودى، ص 211، حديث شماره 266.