responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی    جلد : 1  صفحه : 193

على عليه السلام نوشت: اما بعد، شنيده‌ام كه با كنيزت ازدواج كرده‌اى و همتاهاى قريشى خود را كه براى فرزند برمى‌گزينى و موجب عظمت خويشاوندى تو مى‌گردد وانهاده‌اى، پس تو نه به خود انديشيده‌اى و نه براى فرزندت مادرى خوب برگزيده‌اى.

امام حسين عليه السلام در پاسخ او نوشت:

اما بعد، نامه‌ات كه به خاطر ازدواج با كنيزم و وانهادن همتايان قريشى‌ام بر من خرده گرفته‌اى رسيد. بدان كه در شرف و نسب هيچ كس بالاتر از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نيست. آن كنيز مال من بود و من به خاطر رسيدن به پاداش الهى او را آزاد كردم و سپس بر پايه سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم او را باز گرداندم. خداوند به وسيله اسلام فرودستان را فرادست گردانيد و كاستى‌ها را از ما برداشت. مرد مسلمان جز بر گناه نكوهش نمى‌شود و سرزنش بر جاهليّت سزا است.

معاويه پس از خواندن نامه، آن را پيش يزيد افكند. او هم آن را خواند و گفت: حسين سخت بر تو فخر فروخته است.

گفت: نه. ولى اين زبان‌هاى تيز بنى‌هاشم است كه سنگ را مى‌شكافد و از دريا بر مى‌گيرد. [1]

بدون شك امام، هر چند كه در اين نامه تنها در آنچه به موضوع كنيز مربوط مى‌شود عليه معاويه احتجاج كرده است، ولى غرض پنهانى معاويه از اين نامه را نيز مى‌دانست و آن اين بود كه من نسبت به هر كارى كه انجام مى‌دهى، حتى امور داخل خانه‌ات آگاهم، تا چه رسد به روابط اجتماعى و امور عمومى سياسى! بنابر اين هشدار! و كمين عليه ما را تبديل به كارى كه موجب شود شمشير ميان ما و شما بيفتد مكن.

اين موازنه قوا در متاركه موجود ميان امام حسين عليه السلام و معاويه بسيار دقيق و حساس بود. اما برخى از امويانى كه دل‌هايشان در آتش كينه نسبت به امام عليه السلام مى‌سوخت و زيركى معاويه را هم نداشتند، در گزارش‌هايى كه براى وى مى‌فرستادند، از او مى‌خواستند كه شتاب بورزد و پيش از آن كه كارها دشوار و وخيم شود و حل آن براى بنى‌اميه مشكل گردد، يا جلوى امام را بگيرد و يا آن كه خود را از دست او رها كند.


[1] - زهر الآداب، ج 1، ص 101.

نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی    جلد : 1  صفحه : 193
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست