نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 194
در ميان امويان از همه كينهتوزتر نسبت
به اهل بيت عليهم السلام، و عجولتر و نادانتر، مروان بن حكم بود كه پى در پى
براى معاويه گزارش مىفرستاد و او را به شتاب براى دست به كار شدن فرا مىخواند.
او در يكى از گزارشهاى خود «به معاويه خبر داد كه گروهى از مردان عراق پيش حسين
بن على آمدهاند و نزد او سكونت دارند و در آمد و شدند، پس نظرت را برايم بنويس». [1]
بلاذرى گويد: شمارى از اهل عراق و اشراف
حجاز نزد حسين عليه السلام در آمد و شد بودند و او را اكرام و احترام مىكردند و
فضايلش را يادآور مىشدند و او رابه سوى خودشان دعوت مىكردند و مىگفتند كه ما
دست و بازوى توايم؛ تا راهى به سوى او بيابند. اينان شك نداشتند كه پس از مرگ
معاويه مردم به حسين عليه السلام روى نخواهند آورد.
چون رفت و آمد مردم با امام حسين عليه
السلام زياد شد عمرو بن عثمان بن عفان نزد مروان بن حكم- والى وقت مدينه- آمد و
گفت: رفت و آمد مردم نزد حسين عليه السلام زياد شده است، به خدا سوگند، من جز اين
نمىبينم كه شما با او روزى سخت خواهيد داشت؛ و مروان موضوع را به معاويه گزارش
داد. [2] او همچنين نوشت: من از اين كه حسين در پى فتنه باشد ايمن نيستم و گمان
مىكنم كه با او دوران دشوارى داشته باشى! [3]
اما معاويه كه مصلحت خود را در پايبندى
ظاهرى به صلح با امام حسين عليه السلام مىديد، تمايلى به بيرون آمدن از وضعيت
متاركه با آن حضرت نداشت. از اين رو مروان را از گذشتن از اين متاركه باز مىداشت
و امر به شكيبايى و از كارهاى احمقانه و شتابزده منع مىكرد؛ و به او نوشت:
«مادامى كه حسين با تو كارى ندارد و نسبت به تو دشمنى و مكنونات قلبى خود را ابراز
نكرده است و نرمى نشان مىدهد، او را آزاد بگذار و پيوسته در كمين او باش. ان شاء
الله والسلام» [4]
با وجود اين، مروان كه يكى از
سختگيرترين كارگزاران اموى مدينه بود، وقتى كه مىديد مردم بر امام حسين گرد
آمدهاند و از همه سو نزدش مىآيند، تحمل وجود آن