نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 199
آن حضرت در نامه ديگرى خطاب به معاويه
چنين نوشته است: و در گفتههايت گفتهاى «اين امّت را به فتنه باز مگردان، در حالى
كه من فتنهاى بالاتر از حكومت تو بر آنان نمىشناسم و گفتهاى: «به خودت و دين و
امّت محمد بينديش». به خدا سوگند من چيزى بالاتر از جهاد با تو نمىشناسم كه اگر
چنين كنم، موجب نزديكى به پروردگار من است و اگر نكردم از خداوند براى دينم طلب
بخشايش مىكنم و از او توفيق آنچه را كه رضايت و خشنودى اوست مىطلبم.». [1]
در اينجا اين پرسش مطرح است: در حالى
كه در دوران امامت امام حسين عليه السلام همه زمينهها براى قيام آن حضرت عليه
معاويه فراهم بود، چرا ايشان قيام نكرد؟
براى پاسخ دادن به اين پرسش نخست بايد
هدف مورد نظر از انقلاب را تعيين كرد و روشن ساخت كه هدف امام حسين عليه السلام از
قيام عليه معاويه چه مىتوانست باشد؟
بدون شك هدف آن حضرت همان هدفى است كه در
قيام عليه يزيد بن معاويه اعلام كرد. يعنى ايجاد اصلاح در امّت جدش به وسيله امر
به معروف و نهى از منكر و لوازم اين كار يعنى از ميان برداشتن حكومت فاسد و برپا
ساختن حكومت حق، از طريق قيام امّت با امام براى تحقق پيروزى قطعىاى كه در سايه
اين هدف حاصل مىگشت. يا قرار دادن امّت در معرض خطرى وحشتآفرين و هولناك، از
طريق حماسهاى قهرمانانه و مصيبتى فاجعهآميز كه به كشتن او و يارانش از اهل بيت و
صحابه نيكوكار آن حضرت و برگزيدگان امّت منجر مىگشت، آن هم در چارچوب يك فعاليت
تبليغاتى بزرگ كه در نتيجه آن چهره دروغينى كه معاويه خود را در پس آن پنهان
مىكرد به طور كامل آشكار مىگشت و همه پيامدهاى جريان نفاق حاكم از روز سقيفه
خنثى مىگشت؛ و اسلام ناب محمدى از هر شائبهاى پاك مىشد و پرده از ديده بصيرتش
كنار مىرفت و در نتيجه حق و اهل آن را مىشناخت و در پرتو نورش ره مىپيمود.
ولى آيا در دوران معاويه براى امام حسين
امكان اين كه يكى از اين دو انتخاب را تحقق بخشد، وجود داشت؟