نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 204
مىماند انتخاب دوّمى كه بر سر راه امام
حسين عليه السلام وجود داشت يعنى انقلاب عليه معاويه؛ و آن قرار دادن امّت در معرض
خطرى وحشتآفرين و هولناك از طريق حماسهاى قهرمانانه و مصيبتى فاجعهآميز بود كه
به كشتن او و يارانش منجر مىگشت و با يك فعاليت بزرگ تبليغى، كه با آشكار ساختن
چهره دروغين امويان به پيروزى مىرسيد و پيامدهاى عملى ناشى از آن را از ميان
مىبرد، توأم بود.
اين انتخاب كه پيروزى كامل آن در دوران
يزيد رقم خورد، در دوران معاويه به شكست كامل محكوم بود. سرّ مطلب هم در وجود
معاويه و روش ويژه او در چارهانديشى در امور نهفته بود. معاويه كسى نبود كه آن
چنان از سياست غافل باشد كه به حسين عليه السلام اجازه دهد تا به قيامى خروشنده
دست يازد، بلكه او چنان دورانديش بود كه مىدانست اعلام انقلاب حسين عليه السلام
عليه او و تشويق مردم بر اين كار، منجر به جنگى مىشد كه اگر نگوييم دستاوردهاى
پيروزى بر امام حسن عليه السلام را از ميان مىبرد، دست كم ارزش صلح را تيره و
مبهم مىساخت. چرا كه بدون شك معاويه به منزلت امام حسين عليه السلام در دل
مسلمانان آگاه بود.
نزديكترين گمانها در روشى كه معاويه
براى سركوب قيام امام حسين عليه السلام- اگر در روزگار او قيام مىكرد- در پيش
مىگرفت، اين بود كه پيش از موفق شدن امام به انقلاب و پيش از آن كه اين انقلاب از
چنان پژواكى برخوردار شود كه بتواند حيات و محيط اسلامى را، كه معاويه تمايل به
آرامش و سكون آن داشت، دستخوش امواج سازد، آن حضرت را مسموم گرداند.
چيزى كه موجب تقويت اين گمان مىشود،
روشى است كه از معاويه در نابود ساختن مخالفان سياسى و كسانى كه آرامش و صفاى
سلطنت او را تيره مىساختند مىشناسيم. راهى كه او براى رها شدن از مخالفان
برگزيده بود، از ميان برداشتن آنان با كمترين سر و صدا بود. معاويه همين روش را
براى از ميان بردن حسن بن على و سعد بن ابى وقاص و مالك اشتر، هنگام رفتن به مصر،
عبدالرحمن بن خالد بن وليد، هنگام تمايل پيدا كردن شاميان به وى، به كاربست. او
خود اين روش را در جمله مشهورش خلاصه كرده است كه مىگويد: «خداوند سربازانى از
عسل دارد.»
نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 204