نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 206
بدون شك در چنين فرضى معاويه با تنگناى
عملى دشوارى روبهرو مىشد، اما او كه هوش و پختگى لازم براى خروج از تنگناها را
داشت از اين تنگنا نيز بيرون مىآمد. چنين مىنمايد كه او بدون فاصله سپاه كوچك
امام را محاصره مىكرد و بر سلامت امام و بنىهاشم تأكيد مىورزيد و با روشى فنى
توأم با يك كار بزرگ تبليغاتى آنان را مىبخشود. نتيجه چنين كارى اين مىشد كه
امام از چشم امّت بيفتد و قداست دينىاش را از دست بدهد؛ سپس او و همراهانش را به
يك اقامت اجبارى در شام وامىداشت كه آن هم پايانى جز مرگى كه احتمالًا آن نيز با
سمّ مىبود نداشت. سرانجام معاويه از اين بحران در حالى بيرون مىآمد كه سيمايى از
گذشتِ پس از قدرت داشت و بدى را با نيكى و بريدن را با پيوند پاسخ داده بود. در
نتيجه دلهاى مردم را به دست مىآورد و بر دوستى وى و عظمت مقام و منزلتش افزوده
مىگشت. در چنين حالتى نه تنها آثار مثبتى كه امام از اين جنبش انتظار داشت حاصل
نمىشد، بلكه زيركى معاويه پيامدهايى منفى نيز براى آن حضرت به بار مىآورد.
پس از آن كه امام عليه السلام اموالى را
كه براى معاويه مىبردند گرفت، وى طى نامهاى به آن حضرت اين روش را به روشنى بيان
كرد و گفت: «... اما اى برادرزاده، من پنداشتم كه تو انديشه حمله ناگهانى در
سردارى؛ و خوشحالم از اين كه اين كار در روزگار من انجام شد كه قدر تو را
مىشناسم، ولى به خدا سوگند بيم آن دارم پس از من گرفتار كسى شوى كه به اندازه
سرسوزنى مراعات احترام تو را نكند.» [1]
بعيد نيست كه معاويه آرزو داشت در موضع
چنين گذشتى قرار گيرد و در مقابل منتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بر
آزادشدگان در مكّه نهاد، او نيز منت بگذارد و اسيران بنىهاشم را آزاد كند تا در
عرصه فخرفروشى مساوى شوند؛ ولى چنان كه گفتيم امام از چنين پيشآمدى پرهيز داشت، و
شكى نيست كه موضوع از ذهن امام عليه السلام نيز دور نبوده است.
بر فرض اين كه معاويه- در صورت قيام
امام عليه السلام عليه وى- ناچار به قتل آن حضرت و يارانش مىگشت، با توجّه به
صبغه دينىاى كه معاويه اصرار داشت روشهاى
[1] - شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد،
ج 18، ص 327.
نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 206