responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی    جلد : 1  صفحه : 212

«امروز هيچ كس از مردم بر شما چيره نيست و من در كنارتان هستم، سپس هنگامى كه دو گروه يكديگر را ديدند به عقب بازگشت. و گفت: من از شما بيزارم»، [1] آن‌گاه هدف ضربت شمشير و پيكان خدنگ قرار گيريد و با عمودها خرد شويد و هدف تير قرار گيريد؛ و «از هر كس كه پيش‌تر ايمان نياورده و با ايمانش خيرى كسب نكرده باشد، ايمان او پذيرفته نگردد.» [2]

معاويه گفت: اى اباعبدالله، بس است، حق سخن را ادا كردى. [3]

امام‌حسين عليه السلام يكبار در مجلس معاويه گفت: «منم فرزند آب آسمان و رگ‌هاى زمين، منم فرزند آن كه به شرافت حسب و نسب و پيشينه افتخارآميز از همه مردم دنيا برتر است، منم فرزند كسى كه خشنودى او خشنودى خداى رحمان و خشمش خشم اوست.

سپس روبه معاويه كرد و فرمود: آيا تو پدرى چون پدر من و نياكانى چون نياكان من دارى؟ اگر بگويى نه، مغلوب مى‌گردى و اگر بگويى آرى، دروغ گفته‌اى. در اين هنگام رقيب گفت: نه، سخن تو را تصديق مى‌كنم. سپس امام حسين عليه السلام فرمود: حق آشكار است و راهش تنگ نگردد و خردمندان حق را مى‌شناسند. [4]

امام باقر عليه السلام به نقل از پدر بزرگوارش مى‌فرمايد: پس از امام حسن گروهى از مردم نزد حسين عليه السلام رفتند و گفتند: اى فرزند رسول خدا، از شگفتى‌هايى كه پدرت به ما نشان مى‌داد چه دارى؟ امام عليه السلام فرمود: آيا پدرم را مى‌شناسيد؟ گفتند: همه مى‌شناسيم. در اين هنگام امام عليه السلام پرده آويخته بر در خانه‌اش را كنار زد و گفت: درون خانه را بنگريد. چون نگريستند، گفتند: اين اميرالمؤمنين است و گواهى مى‌دهيم كه تو خليفه برحق خدايى. [5]

در روايت ديگرى آمده است كه اين سؤال پس از شهادت اميرالمؤمنين از آن حضرت پرسيده شد و حضرت به يارانش فرمود: آيا اگر على را ببينيد مى‌شناسيد؟

گفتند: آرى. فرمود: اين پرده را كنار بزنيد. چون كنار زدند، همه او را شناختند در اين‌


[1] - انفال (8)، آيه 48: و قال لا غالب لكم اليوم فى الناس وانى جارلكم ...

[2] - انعام (6)، 158.

[3] - الاحتجاج، ج 2، ص 22- 23.

[4] - احقاق الحق، ج 11، ص 595.

[5] - الخرائج والجرائح، ج 2، ص 811، حديث 20.

نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی    جلد : 1  صفحه : 212
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست