responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی    جلد : 1  صفحه : 231

من در تو چيزى سراغ ندارم، جز اين كه خويشتن را باختى و دين‌ات را تباه كردى، با رعيت خويش فريبكارى كردى و امانتداريت را رعايت نكردى [و از اين جهت رسوا شدى‌] و به گفتار نادانان و جاهلان گوش فرا دادى و افراد پارسا و با تقوا را به خاطر آنان خوار كردى. والسلام.

معاويه پس از خواندن نامه گفت: در وجودش كينه‌اى است كه من پى نمى‌برم!

يزيد گفت: يا اميرالمؤمنين به وى پاسخى ده كه او را پيش خودش خرد كند؛ و از بدى‌هاى پدرش ياد كن.

راوى گويد: در همين حال عبدالله بن عمرو بن عاص وارد شد و معاويه به او گفت: آيا نديده‌اى كه حسين چه نوشته است؟ گفت: چه نوشته است؟ گفت: پس نامه را بخوان.

[عبدالله پس از خواندن نامه‌] براى خوشايند معاويه گفت: چه چيز تو را مانع مى‌شود از اين كه چيزى بنويسى كه او را نزد خودش خرد كند؟

پس از آن عبدالله گفت: نظرم را چگونه ديدى يا اميرالمؤمنين؟ معاويه خنديد و گفت: يزيد هم مانند همين نظر تو را داده است! عبدالله گفت: نظر خوبى داده است.

معاويه گفت: هر دو خطا كرديد. آيا فكر مى‌كنيد كه اگر من به حق دنبال عيوب على باشم، چه توانم گفت، و براى كسى چون من خوب نيست كه به ناحق و بر چيزى كه مشهور نيست عيب بگيرد. آن‌گاه كه مردى را به چيزى كه براى مردم شناخته شده نيست بد بگويى، به او زيانى نمى‌رساند و مردم آن را به چيزى نمى‌گيرند و تكذيبش مى‌كنند.

براى حسين چه عيبى توانم گفت. به خدا سوگند من هيچ چيزى براى عيب‌جويى او نمى‌بينم. به نظرم رسيده است كه به او بنويسم و وعده و وعيدش بدهم ولى بعد مصلحت ديدم كه اين كار را نكنم و با او نستيزم [1]

هنگامى كه معاويه حجر بن عدى و يارانش را كشت، در همان سال حج گزارد و با حسين بن على عليه السلام ديدار كرد؛ و گفت: اى اباعبدالله، آيا شنيدى كه با حجر و ياران و پيروانش و شيعيان پدرت چه كرديم؟


[1] - اختيار معرفة الرجال، ج 1، ص 259 شماره 99. ما به جاى واژه‌هاى پيچيده رجال كشى، از واژه‌هاى روشن متن بحار الانوار، ج 44، ص 212- 214، شماره 9 استفاده كرديم.

نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی    جلد : 1  صفحه : 231
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست