نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 241
سپس امام عليه السلام پرسشهاى ديگرى
كرد و اعرابى پاسخ داد. امام عليه السلام فرمود تا ده هزار دينار به او دادند و
گفت: اين براى اداى قرضهايت. ده هزار دينار ديگر هم داد و فرمود:
با اين، كار خويش را به سامان آر،
زندگىات را بهبود بخش و براى خانواده ات خرج كن.
آنگاه اعرابى اين شعر را سرود:
طربت وما هاج لى معبق ولا لى
مقام ولا معشقُ
ولكن
طربت لِال الرسول فلذ لِىَ الشعر والمنطق
هم
الاكرمون، هم الانجبون نجوم السماء بهم تُشْرِقُ
سبقت
الأنام إلىالمكرمات فَقَصَّرَ عن سبقك السُبَّقُ
بِكُمْ فتح الله باب الرشاد وباب الفساد بِكُم مغلق [1]
نه از عشق و دلدادگى [معشوق] به وجد
آمدم.
بلكه به عشق آل رسول به وجد آمدم و شعر
و گفتار به من لذت بخشيد.
همانا كه پاكترين و گرامىتريناند و
ستارگان از فروغ آنان درخشيدن گرفتهاند. در نيكى گوى سبقت را از مردم در ربودى و
پيشتازان اين ميدان در سبقت از تو باز ماندند.
خداوند به وسيله شما دروازههاى هدايت و
رشد را گشود و هم به سبب شما درهاى فساد و كژى بسته شد.
در روايت ديگرى آمده است: روز عاشورا بر
پشت آن حضرت نشانى ديده شد، هنگامى كه از زينالعابدين دربارهاش پرسيدند، گفت:
اين اثر كيسهاى است كه به خانههاى بيوهزنان و يتيمان و بينوايان بر پشت خود
مىبرد. [2]
1- 2- توجّه به
شيعيان و سرپرستى آنان
امامحسين عليه السلام همانند همه
امامان اهل بيت عليهم السلام، به شيعيانشان توجّه فراوان و ويژهاى داشت؛ و
مىكوشيد تا در شرايط سياسى دشوار و حساس و مخاطرهآميز آن دوره، آنان