responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی    جلد : 1  صفحه : 245

نيكوكار خيرخواه و نيك خو بود. روزى همراه يارانش به باغ خويش رفت و در آن باغ غلامى به نام صافى بود. چون به باغ نزديك شد، غلام را ديد كه نيمى از قرص نان را براى سگ مى‌اندازد و نيمى را خودش مى‌خورد، حسين عليه السلام از كار غلام به شگفت آمد.

چون از خوردن فراغت يافت گفت: الحمد لله رب العالمين، پروردگارا بر من و سرورم ببخشاى و به او بركت ببخش همان گونه كه بر پدرانش بركت بخشيده‌اى، يا ارحم الراحمين.

امام حسين عليه السلام برخاست و فرياد زد: يا صافى! غلام سراسيمه برخاست و گفت: اى سرور من و سرور مؤمنان تا روز قيامت، شما را نديدم مرا ببخشيد. حسين عليه السلام فرمود: مرا حلال كن، اى صافى، من بدون اجازه به باغت درآمدم! صافى گفت: به فضل و كرم و بزرگواريت اين سخن را مى‌گوييد! امام عليه السلام فرمود: ديدم كه نصف قرص نان را براى سگ مى‌اندازى و نصف ديگر را خودت مى‌خورى، معناى اين كار چيست؟ غلام گفت: سرور من، هنگامى كه من مى‌خورم سگ به من مى‌نگرد و من از نگاهش شرمگين مى‌شوم. اين سگ از باغ شما در برابر دشمنان نگهدارى مى‌كند. من غلام شمايم و اين سگ نيز از آن شماست. ما هر دو از مال شما مى‌خوريم. امام حسين عليه السلام گريست و فرمود: اگر چنين است تو به خاطر خدا آزادى؛ و هزار دينار نيز به او بخشيد. غلام گفت: حال كه مرا آزاد كرديد، مى‌خواهم در باغتان بمانم. امام عليه السلام فرمود: كريم هرگاه سخنى گفت، سزاوار است كه آن را عملى كند و به اثبات رساند. باغ را هم به تو بخشيدم. همان هنگامى كه به باغ درآمدم و گفتم: مرا حلال كن كه بدون اجازه به باغت وارد شدم، باغ و آنچه را كه در آن است به تو بخشيدم، ولى يارانم را به خوردن ميوه و رطب ميهمان كن و آنان‌را به خاطر من گرامى بدار، خداوند تو را روز قيامت گرامى بدارد و نيك خويى و نيك نظرى‌ات را مبارك گرداند. غلام گفت: اگر شما باغ را به من بخشيديد من نيز آن را وقف يارانت كردم» [1]

3- قاطعيت امام عليه السلام در خوددارى از پذيرش خلافت يزيد و بيعت‌نكردن با او

خلاصه ماجراى بيعت گرفتن براى ولايتعهدى يزيد از اين قرار است:

مغيرة بن شعبه- از سران گروه سودجوى جريان نفاق و از نوابغ عرب و استاد


[1] - مستدرك الوسائل، ج 7، ص 192- 193، باب 17، حديث شماره 7، به نقل از مجمع البحرين در مناقب السبطين از ولى الله رضوى.

نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی    جلد : 1  صفحه : 245
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست