نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 306
عنوان طالب خون و انتقام گيرنده امام
ظاهر شود؛ و همزمان و پيش از آغاز و اعلام انقلاب، رهبرش را از ميان برده است.
قصد امام عليه السلام اين بود كه با
فراهم آوردن نيرويى نظامى متشكل از سى تن از خاندان و موالى و شيعيانش اين فرصت
احتمالى را از آنان بگيرد؛ و به آنان فرمان داد تا مسلحانه، بر در خانه منتظر
اشاره ايشان براى ورود باشند. با اين روش امام مىتوانست از هرگونه پيشآمد بد و
احتمالى در ديدار با وليد جلوگيرى كند.
2- دليل تقاضاى بيعت
علنى امام عليه السلام
همچنين در اين ديدار مشاهده مىشود كه
امام با روشى حكيمانه و مطمئن هنگام تقاضاى والى براى بيعت با يزيد- طبق آنچه در
نقل الفتوح آمده است- فرمود:
«كسى چون من پنهانى بيعت نمىكند. من
دوست دارم كه بيعت آشكار و در حضور مردم باشد؛ چون فردا فرا رسيد و مردم را به
بيعت فراخواندى، مرا نيز دعوت كن تا كار يكى باشد.» در حالى كه بر هيچ انسان آگاهى
پوشيده نيست كه امام هر چند كه ميان اجتماع مردم در مسجد هم حضور مىيافت با يزيد
بيعت نمىكرد. آيا او همان كسى نيست كه به برادرش محمد حنفيه گفت: «اى برادر، به
خدا سوگند اگر در دنيا هيچ ملجأ و پناهگاهى هم نباشد هرگز با يزيد بن معاويه بيعت
نمىكنم».
در اين صورت هدف مورد نظر امام از ارائه
چنين پيشنهادى چه بود؟ آيا دليل درخواست امام اين بود كه از تنگناى دعوت والى براى
بيعت با يزيد در اين ديدار برهد؛ و به اميد دست يافتن به فرصتى وسيعتر براى رهايى
از اين گرفتارى، كوشيد تا آن را به تأخير افكند!؟
اگر يادآور شويم كه اولًا امام نه
پنهانى و نه آشكارا با يزيد بيعت نمىكرد و ثانياً، احتياطهاى لازم را با گماردن
نيروى نظامى كافى بر در خانه براى هر گونه پيش آمد ناخوشايندى انجام داد؛ و ثالثاً
در پايان اين ديدار محال بودن بيعت خود با يزيد را اعلام داشت و فرمود:
«كسى چون من با يزيد بيعت نمىكند»،
بلكه در پايان همين ديدار قيام و خروج خويش را اعلام داشت و فرمود: «ليكن ما و شما
شب را به صبح مىبريم و مىنگريم و مىنگريد كه
نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 306