نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 321
از آنجاكه احتمال ترور بسيار زياد بود،
امام حسين عليه السلام با يك محاسبه واقعبينانه براى اجتناب از تحقق اين نقشه، به
لحاظ زمانى از رويدادها پيشى جست و از مدينه بيرون رفت.
گواه اين كه يزيد قصد داشت امام حسين
عليه السلام را به شكلى مبهم و پيچيده يا آشكار به قتل برساند، نامههايى است كه
براى وليد بن عتبه فرستاده است. گرچه دلايل تاريخى ديگرى نيز در اين باره وجود
دارد مثل آنچه در نامه ابن عباس خطاب به يزيد آمده است:
فراموش نمىكنم كه تو حسين بن على را از
حرم رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم تا حرم خداوند تعقيب كردى و مردانى را به
كمين ترورش گذاشتى، آنگاه او را از حرم خداوند به كوفه كوچاندى تا از آنجا با
حالت ترس و نگرانى بيرون آمد، در حالى كه چه در گذشته و چه حال، او عزيزترين
ساكنان سرزمين بطحا بوده است. چنانچه در حرمين مىماند و آهنگ پيكار تو را مىكرد.
بيش از همه فرمان او را مىبردند. اما او خوش نداشت كه حرمت حرم خدا و حرم رسول
خدا را بشكند. [1]
از اين بخش نامه ابن عباس چنين بر
مىآيد كه يزيد تلاش داشت امام عليه السلام را در مدينه يا مكّه مكرمه ترور كند.
براى پيشى گرفتن از حوادث احتمالى، امام
حسين عليه السلام با كاروان خويش از مدينه بيرون آمد، زيرا حرم رسول خدا صلى الله
عليه و آله و سلم براى پسر دختر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم جايگاهى امن
به شمار نمىرفت.
اين درست است كه امام از بيم آن كه
مبادا آن حضرت را ترور كنند و حرمت حرم رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را با
قتل ناگهانى او يا در يك رويارويى مسلحانه با وى بشكنند، از مدينه بيرون آمد. ولى
در كنه قضيه اين نيز درست است كه اين ترس در چارچوب ترسى بزرگتر قرار داشت و آن
در نطفه خفهشدن قيام حضرت در مدينه، آن هم در شرايط زمانى و مكانى و در صحنهاى
ساختگى كه امويان خود آن را تهيه و اجرا مىكردند، بود.
اينان مىتوانستند كه از قتل امام حسين
عليه السلام به نفع خودشان بهرهبردارى تبليغاتى كنند؛ و در آن صورت نه تنها فاجعه
وارده بر اسلام، همچنان باقى مىماند، بلكه شدت نيز مىيافت.
همه اصرار امام عليه السلام بر اين بود
كه قتل وى- كه تا هنگام خوددارى از بيعت اجتنابناپذير بود- در شرايط زمانى و
مكانىاى كه خود انتخاب مىكند تحقق يابد، تا