responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی    جلد : 1  صفحه : 328

يتيمان و سرپرست و نگاهبان بيوه زنان است:

بينوايان بنى‌هاشم گرد او مى‌چرخند. آرى آنان [پيوسته‌] از بخشندگى و فضل او بهره‌ورند.

سپس ام هانى گفت: سرور من، من اين سفر شما را به فال بد مى‌گيرم چرا كه بامداد از هاتفى شنيدم كه مى‌گفت:

وَإنَّ قتيل الطف من آل هاشم أذل رقابا من قريش فَذَلَّتِ‌

حبيب رسول الله، لَمْ يَكُ فاحِشاً أبانَتْ مصيبتك الأنوف وَجَلَّتِ‌

كشته دشت كربلا از بنى هاشم است، همان خاندانى كه سران [شرك‌] قريش را خوار نمودند و آنان چنين شدند؛

اى حبيب رسول كه [هيچ‌گاه‌] خطاكار نبوده‌اى، مصيبت تو [برما] سخت گران است.

حسين عليه السلام به وى گفت: عمه جان مگو از قريش وليكن بگو: سران مسلمانان را خوار كرد پس خوار گشتند.

آن‌گاه فرمود: عمه جان، آنچه مقدر باشد، ناگزير خواهد شد.

و فرمود:

وَ ما هُمْ بِقَوْمٍ يَغْلِبُونَ ابن غالب وَلكِنْ بِعِلْمِ الغيب قد قدر الامرُ

آنان كسانى نيستند كه بر فرزند غالب چيره گردند. اما در لوح محفوظ همه سرنوشت‌ها رقم خورده است.

امّ هانى با ديده گريان از نزد حضرت بيرون آمد و مى‌گفت:

وَ ما ام هانى وَحْدَها ساءَ حالها خروج حسين عن مدينة جده‌

ولكنما القبر الشريف وَمَنْ بِهِ وَمِنْبَره يبكونَ مِنْ أَجْل فقده. [1]

اين تنها ام هانى نيست كه بيرون رفتن حسين از شهر جدش، او را بدحال ساخت.


[1] - معالى السبطين، ج 1، ص 214- 215؛ نويسنده مأخذى كه اين جزئيات را از آن نقل كرده، ذكر نكرده است.

نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی    جلد : 1  صفحه : 328
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست