نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 341
از ظاهر متون تاريخى چنين برمىآيد كه
خروج در ساعتهاى پايانى شب صورت پذيرفته است؛ و اين نشان مىدهد كه خروج از بيم
تعقيب قدرت حاكم مخفيانه بوده است. به ويژه آن كه در روايات آمده است، امام عليه
السلام هنگام خروج، آيه شريفه (فَخَرَجَ
مِنْها خائِفاً يَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ
الظَّالِمِينَ)[1] را تلاوت مىفرمود.
ظاهر فضاى وقايع پس از ديدار امام با
والى مدينه نيز چنين تصورى را ايجاد مىكند و آن را نفى نمىكند. به ويژه آن كه
اصرار امام عليه السلام بر اين بود كه در مدينه ترور نشود و يا درگيرىاى كه موجب
شكسته شدن حرمت حرم پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم گردد، روى ندهد. از اين رو
براى پرهيز ازاين تنگناها از زمان و رويدادها پيشى جست و شبانه و پنهانى شهر را
تركگفت!
همين قضيه در مكّه مكرمه نيز براى امام
عليه السلام پيش آمد و در آنجا نيز براى آن كه پيش آمد ناگوارى روى ندهد و حرمت
خانه خدا شكسته نشود- چنان كه در روايات آمده است- سحرگاهان يا در اوايل سپيدهدم
شهر را ترك گفتند.
به هر حال انگيزه هر دو بار يكى است، به
علاوه پيش از اين يادآور شديم كه اين محذور از ديد امام در چارچوب نگرانى بزرگتر
قرار مىگيرد؛ و آن بيم خفه شدن انقلاب خواه در مدينه يا در مكّه است.
اما آنچه توجّه را جلب كرده و تأمل
برانگيز است اين كه امام عليه السلام پيش از خروج از مكّه به خطبه ايستادند و طى
آن هنگام خروجشان را از شهر اعلام داشتند:
هر كس آهنگ جانبازى در راه ما و سر
ديدار با خداوند دارد، بايد با ما بكوچد و من بامدادان حركت خواهم كرد، ان شاء
الله [2]
به اين ترتيب چنان كه در اين روايت آمده
است، امام عليه السلام هنگام حركتشان را اوايل بامداد تعيين كردهاند. يعنى وقتى
كه پايان شب به شمار مىرود و هوا هنوز اندكى تاريك و براى پنهان شدن، مناسب است.
[1] - «آن گاه ترسان و نگران از شهر
بيرون رفت، گفت: پروردگارا! مرا از اين گروه ستمگر نجات بده». [قصص (28)، آيه 21].