نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 357
بنابراين، چگونه اين روايت كه مىگويد
آن دو با هم بودند تا آن كه ابن عباس و ابن عمر با آنان ديدار كردند، مىتواند
درست باشد؟
بنابراين، روايت ياد شده گذشته از مرسل
و ضعيف بودنش [1] با حقيقت تاريخى نيز مخالف است. ابن عساكر در تاريخ خويش
مىنويسد: «حسين و عبدالله بن زبير شبانه به مكّه رهسپار شدند. بامدادان كه مردم
براى بيعت رفتند، به جست و جوى حسين و ابن زبير برآمدند ولى آنان را نيافتند. ...
عبدالله بن عمر و عبدالله بن عياش بن ابى ربيعه كه از عمره باز مىگشتند آن دو را
در ابواء ديدند. در اين هنگام ابن عمر به آنان گفت: از خدا پروا كنيد و باز گرديد
و به مردم بپيونديد آنگاه بنگريد، اگر مردم بر يزيد گرد آمدند شما نيز از آنان
جدا مشويد و اگر بر او اختلاف كردند، همان مىشود كه شما مىخواهيد ... ابن عياش
به او گفت: [2] اى پسر فاطمه، آهنگ كجا را دارى؟ گفت: عراق و شيعيانم. گفت: من اين
را براى تو نمىپسندم، آيا سوى مردمى مىروى كه پدرت را كشتند و برادرت را خنجر
زدند تا آن كه خشمگينانه و ملول آنان را ترك گفت؟ از خدا پروا كنيد، مبادا كه فريب
بخورى ...» [3]
اين روايت نيز در پرتو مناقشه تاريخىاى
كه در رد روايت نخست ارائه داديم، مانند آن روايت با حقيقت تاريخى سازگار نيست. از
اين گذشته، سندش نيز دست كم به واسطه جويرة بن اسماء ضعيف مىباشد، چرا كه امام
صادق عليه السلام دربارهاش فرموده است: «اما جويره زنديقى است كه هرگز رستگار
نمىشود». [4]
چنانچه درستى وقوع گفت و گوى اخير در
روايت ابن عساكر ميان ابن عياش [5] و
[1] - رجاليون اهل سنّت، واقدى را به
شدت تضعيف كردهاند. ر. ك. سير اعلام النبلاء، ذهبى، ج 9، ص 454- 469،
زندگينامهشماره 172.
[2] - محمودى در حاشيه صفحه 201 گويد:
اين همان ذكر درست طبقات الكبرى است و در اصل هر دوى آنها از تاريخدمشق آمده
است: «و ابن عباس به او گفت ...».
[3] - تاريخ ابن عساكر (زندگينامه امام
حسين عليه السلام)، ص 198- 201، حديث 225.
[4] - اختيار معرفة الرجال (رجال كشى)،
ج 2، ص 700، حديث 742.
[5] - وى عبدالله بن عياش بن ابى ربيعه
مخزومى است. گفته شده است كه پدرش از مسلمانان نخستين بود. او به حبشهمهاجرت كرد
و عبدالله در آنجا به دنيا آمد؛ و گفته شده است، اين عبدالله هشت سال از زندگى
پيامبر (ص) را درك كرد. نيز ⇦
نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 357