نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 62
كشته شده. گفت: در اين صورت زندگى پس از
او را مىخواهيد چه كنيد؟ برخيزيد و براى همان چيزى كه پيامبر مرده است شما نيز
بميريد! سپس خود به سوى دشمن رفت و جنگيد تا كشته شد. [1] اين روايت ناظر بر اين
حقيقت است كه آنها همراه وى به جنگ برنخاستند.
بازگشت به گذشته كه ناشى از ترديد در
نبوّت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بود، تنها به شمارى از صحابه در جنگ احد
محدود نمىشود، بلكه در همه سختىها و شكستها و شرايطى كه جريان باد مخالف
مىوزيد، تكرار مىشد. عمر بن خطاب، خود درباره تكرار اين ترديد، آن هم به صورتى
شديدتر، در روز صلح حديبيه براى ما سخن مىگويد؛ كه شك در آن روز وى را به انديشه
تمرد نسبت به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و قيام عليه او واداشت. او
مىگويد: «چنان به شك افتادم كه از هنگام اسلام آوردنم تا به آن روز چنين شك نكرده
بودم. اگر در آن روز پيروانى مىيافتم، زير بار اين صلح نمىرفتم». [2]
خندهدار و گريهآور اين است كه چنين
گزافه گويىهايى از اين صحابه تنها هنگامى شنيده مىشد كه ترس از ميان رفته بود، و
بيم خطر وجود نداشت. يعنى همان حالتى كه زبانهاى تند به سخن درمىآيد. هرگاه كه
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم از لاف زدنهاى دروغينشان به تنگ مىآمد به
قصد خاموش كردن آنها ترسشان را يادآور مىشد، چنان كه در روز حديبيه فرمود: «آيا
جنگ احد را فراموش كردهايد كه بالا مىرفتيد و به هيچ كس توجّه نداشتيد و من از
دنبال شما را صدا مىزدم؟ آيا جنگ احزاب را فراموش كردهايد كه از بالا و پايين بر
سر شما ريختند و چشمها برگشت و جانها به گلو رسيد؟ آيا فراموش كردهايد روز چنان
را؟ ...» [3]
4- حزب اموى
فتح مكّه يكى از نقاط عطف اصلى تاريخ
اسلام است. پس از آن بود كه مسلمانان از حالت يك گروه انقلابى به نيرويى متمركز و
قدرتمند و دولتى پيروزمند و چيره تبديل