نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 67
همه يا دست كم اكثريت صحابه، از طريق
تعاليم و روشنگرىهاى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مىدانستند كه مراد از
«شجره ملعونه» در قرآن، بنى اميّه هستند؛ اين بخشى از اطلاعات مربوط به پرونده
آشوب و فتنههاى آينده بود كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم به طور كامل
براى امّت اسلامى روشن ساخت. [1]
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم با
اين شيوه، براى شناخت راه روشن و خلفاى پس از خويش حجت را بر مردم تمام كرد. حذيفة
بن يمان گويد: «به خدا سوگند، نمىدانم كه يارانم فراموش كردهاند و يا خود را به
فراموشى زدهاند رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم سران همه فتنههايى را كه
شمار پيروانشان به سيصد تن يا بيشتر برسد، تا پايان دنيا براى ما معرفى كرد؛ و از
آنها به نام و نام پدر و نام قبايلشان ياد فرمود.» [2]
بنابر اين رهبرى حزب سلطه كه خود از
صحابه بود، بنى اميه را خوب مىشناخت، دليلش هم اين كه چون از كعب الاحبار يهودى
درباره موضوع جانشينى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و حوادث پس از آن در
كتابهايشان پرسيد، گفت: ما در اين كتابها مىبينيم كه پس از صاحب اين شريعت و
دوتن از ياران او، حكومت به دشمنانش مىرسد كه بر سر دين با او جنگيدند و او نيز
با آنها پيكار كرد. عمر چندين بار كلمه استرجاع را بر زبان راند و سپس گفت: اى پسر
عباس، آيا مىشنوى؟ به خدا سوگند، من نيز مانند همين موضوع را از پيامبر صلى الله
عليه و آله و سلم شنيدهام، از آن حضرت شنيدم كه فرمود: «بنى اميه بر منبر من بالا
خواهند رفت، زيرا در خواب ديدم كه ميمونوار از آن بالا مىروند؛ و آيه (وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْناكَ
إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ)[3] درباره آنان نازل شده است. [4]
زبير بن بكار در «الموقفيات» مطلبى را
از مغيرة بن شعبه آورده كه نقلش در اين جا بىمناسبت نيست. مغيره گويد: روزى عمر
به من گفت: اى مغيره آيا از روزى كه چشم تو
[1] - اين حقيقت را شمار زيادى از صحابه
به طرق گوناگون از رسول اكرم صلى الله عليه و آله، نقل كردهاند، ر. ك. الميزان فى
تفسيرالقرآن، ج 13، ص 148- 149.