نام کتاب : با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه نویسنده : شاوی، علی جلد : 1 صفحه : 94
بصره، كوفه، مصر و شام را به
خويشاوندانش سپرد. اين سرزمينها از نظر نظامى، سياسى و اجتماعى، از اهميت و
جايگاهى مهم برخوردار بوده، مركز ثروت و زراعت دولت خلافت به شمار مىآمدند. اموال
و آذوقه از آنجا تأمين مىشد؛ سپاههاى اعزامى از سراسر جهان اسلام در آنجا تجمع
مىكردند و اين شهرها مركز فتوحات بزرگ آن روزگار به شمار مىآمدند.
سرانجام امّت اسلامى به دلايل زير عليه
عثمان بهپاخاست:
1- فساد ادارى و مالى فراوان.
2- آشكارا زير پا نهادن احكام شرعى و
سكوت در برابر رسوايىهاى واليان؛ و تبعيد و شكنجه خوبان امّت به دليل امر به
معروف و نهى از منكر، آنهم در دفاع از خاطيان.
3- اطاعت از جوانان بنىاميه، بهويژه
مروان بن حكم.
4- خوددارى از پاسخگويى به شكايتها و
دادخواهى مردم از واليانى كه در حال مستى براى مردم نماز مىخواندند؛ همانهايى كه
عراق را بستان خود تلقى مىكردند و غنايمى كه به دست مىآمد نخست خودشان تصاحب
مىكردند و سپس به هر كس كه مىخواستند مىدادند.
ناراضيان سودجو مانند عمروعاص و
خوشگذرانهايى كه آرزوى خلافت را در سر مىپروراندند و از عثمان ناخشنود بودند بر
موج شورشى كه عليه عثمان به راه افتاده بود سوار شدند، اين سودجويان و عياشان مردم
را عليه وى شوراندند و به طور پنهانى به كشتن او تشويق كردند، علاوه بر اينان،
عايشه نيز در شوراندن مردم عليه عثمان و دعوت آنان به كشتن وى، نقشى مهم ايفا كرد.
[1]
در همه اين حوادث، اميرالمؤمنين عليه
السلام از روى خيرخواهى نسبت به اسلام و امّت اسلامى، ميان انقلابيون و شورشيان
وساطت مىكرد، اما عثمان سرباز مىزد و به دليل تسلطى كه مروان بر او داشت، به
وعده خود مبنى بر پذيرش درخواستهاى انقلابيون وفا نمىكرد.