responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 3  صفحه : 165

او، به سلطنت رسید. مسعود بر برادرش محمود شورید و در سال 513ق آتش جنگی در نزدیکی همدان میان دو برادر درگرفت و پیروزی از آنِ محمود شد و چون محمود در سال 525ق درگذشت، پسرش داود بر تخت سلطنت نشست.

 

مسعود، عموی وی، در سال 526ق علیه او قیام کرد و بر تبریز چیره شد و میانشان جنگ درگرفت؛ سپس از در صلح با یکدیگر وارد شدند، با این شرط که در سلطنت با یکدیگر شریک باشند. داود و عمویش هر دو به مسترشد خلیفه عباسی نامه نوشتند و هر یک درخواست کردند خطبه سلطنت به نام او خوانده شود؛ ولی خلیفه درخواست آنان را رد کرد و سلطنت را به عمویشان سلطان سنجر، حاکم خراسان بخشید و سنجر حکومت عراق را به برادرزاده اش طغرل پسر محمد واگذار کرد. در نتیجه جنگ هایی میان سنجر و طغرل با مسعود و داود به پا شد و به پیروزی مسعود و داود انجامید. این دو وارد بغداد شدند و با خلیفه به توافق رسیدند که خطبه در مرحله نخست برای مسعود و سپس داود باشد. مسعود به حکومت همدان و داود به حکومت اصفهان رسید. در سال 528ق طغرل سپاه خود را در آذربایجان گردآورد و به جنگ برادرش مسعود روانه شد و چون نزدیک قزوین رسید، مسعود به طرف او حرکت کرد و چون دو لشکر به مصاف هم رسیدند، فرماندهان سپاه مسعود که از پیش، طغرل موافقت آنان را جلب کرده بود، از مسعود کناره گرفتند، در نتیجه تعداد کمی از سپاه برای او باقی ماند؛ ازاین رو گریخت و به اصفهان رفت و در آنجا مقیم شد.

 

مسعود آهنگ بغداد کرد و خلیفه مقدم او را گرامی داشت و سپاهی برای او تدارک دید و به او دستور داد به سوی همدان حرکت کند و با برادرش طغرل به جنگ پردازد و سلطنت را از او بگیرد. دیری نپایید خبر درگذشت برادرش طغرل به او رسید و خود زمام سلطنت را به دست گرفت و برادرزاده اش ملک شاه پسر محمود را به ولایتعهدی منصوب کرد.

 

سلطان مسعود بیشتر دوران حکمرانی خود را در خاموش کردن آتش فتنه و آشوب سپری کرد تا آن گاه که از شورشیان بیاسود. او در مناطق تحت سلطه سلجوقیان مهیب و هراس انگیز بود. وی خوش اخلاق، خوش برخورد با مردم، دوستدار دانشمندان، رادمرد و با رعیت خوش رفتار بود و چشم طمع به اموال آنان نداشت. در دوران او دو خلیفه کشته شدند، یعنی مسترشد و پسرش راشد (ر. ک: شرح زندگی آنان در درگذشتگان سال های 529 و 532ق). مسعود پس از 28 سال حکمرانی، در 45 سالگی درگذشت. 8

 

پی نوشت ها:

 

[1] دوشنبه اول محرم 547ق / 7 آوریل 1152م؛ پنج شنبه 4 شوال 547ق / اول ژانویه 1153م.

 

[2] شهری در اندلس در منطقه جیّان است (معجم البلدان، ج1، ص64).

 

[3] منسوب به شاطبه، شهری در شرق اندلس و شرق قرطبه است (همان، ج3، ص309).

 

[4] منسوب به شنتمریه (سن ماری) از شهرهای اندلس است (نخبه الدهر، فی عجائب البر و البحر، ص385).

 

[5] الوافی بالوفیات، ج5، ص196؛ نفح الطیب، ج5، ص133؛ المغرب، ج2، ص388؛ تاریخ الفکرالاندلسی، ص272؛ فروخ، تاریخ الادب العربی، ج5، ص303؛ الاعلام، ج8، ص7.

 

[6] المغرب، ج1، ص396؛ فروخ، تاریخ الادب العربی، ج5، ص300.

 

[7] موسوعه لاروس، ذیل «کنراد سوم».

 

[8] تاریخ ابن اثیر، ج10، صص539، 562، 586 و 668؛ ج11، ص160؛ العبر، ج4، صص75 و 127؛ وفیات الاعیان، ج5، ص203؛ شذرات الذهب، ج4، ص297؛ النجوم الزاهره، ج5، ص303؛ راحه الصدور، ص325.

 

548 ق / 1153 ـ 1154م1

 

رویدادها

 

دولت سلاجقه عراق: درگذشت ملک شاه پسر محمود و جانشینی برادرش، غیاث الدین محمد پسر محمود.

 

وزیر فاطمی: ترور وزیر عادل علی بن سلار و نصب عباس بن ابوالفتوح صنهاجی به جای او.

 

یاری خواستن دولت بوریان از صلیبیان: پس از گذشت یک سال از غلبه صلیبیان بر عسقلان و نیرومندشدن شان، مجیرالدین ابق پسر محمد پسر بوری، حاکم دمشق، به علت واهمه ای که از نورالدین محمود داشت، به تحت الحمایگی صلیبیان درآمد و متعهد شد در مقابل تحت الحمایگی، مالیاتی به صلیبیان پرداخت کند و مأموران صلیبی برای گرفتن مالیات وارد دمشق می شدند.

 

ازدواج ارناط با کنستانس: ارناط رینالد شاتیونی باکنستانس، دختر بوهمند دوم، ازدواج می کند و شریک وی در حکومت انطاکیه می شود.

 

وقایع نظامی

 

جنگ غزها با سلطان سنجر و به اسارت درآمدن وی: سلطان سنجر سلجوقی پس از شکستش در جنگ با غزها در سال 536ق، سپاهیان خود را جمع می کند و آهنگ قرارگاه آنان کرده و به جنگ می پردازد. سپاه سلطان سنجر شکست می خورد و سلطان به اسارت غزها در می آید. غزها وارد نیشابور، پایتخت سلطنت، می شوند؛ سپس بر «جوین» و «اسفراین» دست می یابند و کشتار و غارت را به نهایت می رسانند و دانشمندان و قضات را از دم تیغ می گذرانند. سلطان اسیر را به همدان می برند و در قلعه آنجا زندانی می کنند و سلطان از آنجا می گریزد.

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 3  صفحه : 165
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست