نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 169
عادل بن سلاّر
ابوالحسن علی بن سلار ملقب به ملک
عادل سیف الدین و در بعضی از منابع از او به عنوان ابومنصور علی
اسحاق معروف به ابن سلاّر یاد شده است. وی از نژاد کرد و وزیر
ظافر فاطمی، حاکم مصر بود. او باشهامت، شجاع و دوستدار دانشمندان و نیکان
بود؛ ولی در کنار این صفات، روشی ستمگرانه و غروری شکننده
داشت. مردم را به جرم های کوچک کیفر می داد. در دوران او در سال
509ق از افریقیه (تونس) ابوالفضل عباس بن ابی الفتوح به همراه
همسرش «بلاّرو»، دختر قاسم بن تمیم بن معزبن بادیس، و کودک شیرخوارش
به مصر آمدند و چون ابوالفتوح درگذشت، عادل بن سلاّر، همسر وی، مادر فرزندش
عباس را به ازدواج خود درآورد و عباس در خانه ناپدری خود ابن سلاّر بزرگ شد.
چون عباس به جوانی رسید، ازدواج کرد و صاحب فرزندی به نام نصر
شد. مادربزرگش عهده دار تربیت او در خانه عادل بن سلاّر شد و عادل به او مهر
می ورزید و او را پاس می داشت.
عباس به وزارت چشم طمع دوخت و پسرش نصر
را تحریک کرد که عادل را بکشد. نصر، او را در بسترش کشت و عباس وزارت را بر
عهده گرفت و ملقب به افضل رکن الدین شد. 13
قطان مروزی
ابوعلی، حسن بن علی بن محمد
قطان عین الزمان مروزی. وی پزشک، حکیم، مهندس و ادیب
بود. اصل او از بخارا، و تولد و مرگش در مرو بود و به آنجا منتسب است. هنگامی
که غزها بر مرو چیره شدند، او را دستگیر کردند. او آنان را دشنام داد
و آنان خاک در دهان او ریختند تا مرد. الدوحه در انساب و رسائل فی
الطب از آثار اوست. در 83 سالگی درگذشت. 14
محمدبن یحیی نیشابوری
ابوسعد، محمدبن یحیی
بن منصور نیشابوری محیی الدین فقیه شافعی.
وی نزد حجت الاسلام ابوحامد غزالی و دیگر فقهای بزرگ فقه
آموخت و در فقه برجسته شد و به تألیف در آن پرداخت و زعامت بر فقها در نیشابور
به او رسید. مردم از شهرهای دور برای استفاده از وی بار
سفر می بستند. نخست در مدرسه نظامیه نیشابور به تدریس
پرداخت؛ سپس در مدرسه نظامیه هرات عهده دار تدریس شد. کتاب المحیط
فی شرح الوسیط و الانتصاف فی مسائل الخلاف از آثار اوست. چون
غزها در نبردشان با سلطان سنجر سلجوقی در سال 548ق بر نیشابور دست یافتند،
او را به شهادت رساندند و در دهانش خاک ریختند تا مرد. او هنگام مرگ 72 سال
داشت. 15
پی نوشت ها:
1. شنبه اول محرم 548ق / 28 مارس 1153م؛
جمعه 14 شوال 548ق / اول ژانویه 1154م.
2. انباه الرواة، ج2، ص124.
3. درختی که برگ های معطری
دارد (لسان العرب، ج6، ص19).