نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 179
جوسلین دوم (Jocelin II)
او پسر جوسلین اول بود. پس از مرگ
پدرش در سال 1131م (526ق)، وارث حکومت رها شد. وی جوانی عیاش و
هرزه بود. در سال 542ق (1147م)، عمادالدین پس از نبردی سخت بر رها چیره
شد. پس از مرگ عمادالدین، جوسلین در صدد بازپس گیری رها
برآمد؛ ولی نتوانست آن را به تصرف خود درآورد. در سال 1151م (546ق) به اسارت
نورالدین محمود درآمد و در قلعه حلب زندانی شده و شکست خورده و خوار
در زندان درگذشت. 3
پی نوشت ها:
[1] پنج شنبه اول محرم 554ق / 22 ژانویه
1159م؛ جمعه 20 ذی الحجه 554ق / اول ژانویه 1160م.
خلافت عباسیان: درگذشت مقتفی
لامراللّه و جانشینی پسرش، یوسف، و ملقب شدن وی به مستنجد
باللّه.
خلافت فاطمیان: طلایع بن رزیک
وزیر، عبداللّه بن یوسف فاطمی را که نابالغ بود به کرسی
خلافت می نشاند و به العاضد لدین اللّه ملقب شده و دخترش را به کابین
او در می آورد.
دولت سلاجقه عراق: غیاث الدین
محمد پسر سلطان محمود پسر سلطان محمد پسر ملک شاه اول پسر آلب ارسلان، با مسموم
شدن در اصفهان درگذشت و برادرش سلیمان شاه، جانشین وی شد.
دولت زیریان: پیوستن
دولت زیریان در مغرب میانی (الجزایر) به دولت
موحدون در دوران امیر موحدون، ابویحیی حسن بن علی
بن یحیی بن تمیم بن معزبن بادیس صنهاجی.
دولت غوریان در هند: پس از چیرگی
شهاب الدین محمد بر لاهور و برانداختن دولت غزنویان، شهاب الدین
خطبه را نخست به نام خلیفه عباسی و پس از او به نام برادرش غیاث
الدین می خواند.
وقایع نظامی
افریقیه (تونس)، آزادسازی
افریقیه از دست نورمان ها: موحدون به فرماندهی عبدالمؤمن بن علی
برتونس یورش می برند و شهر مهدیه را از روژه دوم، حاکم سیسیل
که در سال 542ق بر آن چیره شده بود، باز پس می گیرند. موحدون،
طرابلس غربی و سرزمین الجرید را باز پس گرفتند.
درگذشتگان
ابن قزمان اصغر؛
ابن قلانسی (ابویعلی)؛
خسروشاه غزنوی؛
فایز بنصراللّه؛
مقتفی لامراللّه؛
مذغلیس؛
ملک شاه پسر محمود سلجوقی؛
نزهون غرناطی.
ابن قزمان اصغر
ابوبکر، محمدبن عیسی بن
عبدالملک بن عیسی معروف به ابن قزمان اصغر؛ توصیف او به اصغر به
دلیل این است که از عمویش، ابوبکر محمدبن عبدالملک (متوفای
508ق)، باز شناخته شود. وی اهل قرطبه و پیشوای زجل سرایان
اندلس بود. زجل های او در زمان خودش ورد زبان مردم بود. وی از هم ترازی
با شاعران روزگار خود مانند ابن خفاجه و ابن حمدیس و دیگر شاعران در
سرودن اشعار فصیح فرو ماند؛ ازاین رو به شعرهای عامیانه (به
زبان محلی) روی آورد. جسارت و اندکی نقد اجتماعی در اشعار
او دیده می شود. دیوانی در مدیحه، غزل و خمریات
دارد. در مقایسه میان سوارکار و شخص ادیب چنین سروده است:
«سوارکار نیزه ای در میدان
جنگ به دست می گیرد و من نیز نی (قلم) را به دست می
گیرم. هر یک از ما در میدان جنگ خود پهلوانیم؛ ولی
خامه نویسندگان، نیزه آنان است».
در توصیف پیری خود که
پس از گذشت جوانی فرا رسیده بود، گفته است:
«دوران جوانی و قامت زیبایم،
از الف ابن مقله2 در نوشته هایش حکایت می کند.
و امروز آن چنان خمیده ام که گویی
در خاک به جستجوی جوانی پرداخته ام». 3
ابن قلانسی (ابویعلی)
ابویعلی، حمزه بن اسد بن علی
بن محمد تمیمی، معروف به ابن قلانسی از اهالی دمشق. وی
ادیب، دبیر و شاعر بود. دوبار ریاست دیوان انشا را به
عهده گرفت. ابن قلانسی تاریخ نگار بود و تاریخ هلال صابی
را ـ که [رویدادها را] تا زمان مرگ خود به سال 448ق ثبت کرده است ـ تکمیل
کرد و تا سال 555ق رساند. نام آن را ذیل تاریخ دمشق نهاد و
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 179