responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 3  صفحه : 186

دارالخلافه بود که دبیری پنج تن از خلفا را نمود. در خدمت خلفا و سلاطین بود و او را به عنوان سفیر نزد شاهان می فرستادند. وی فاضلی دانشور بود و خطی زیبا داشت و به دلیل منزلت علمی اش، همه شاعران معاصرش او را ستوده اند و حدود نود سال زیست. 2

 

ابن قطان بغدادی

 

ابوالقاسم، هبه اللّه بن فضل بن عبدالعزیز، معروف به ابن قطان بغدادی. وی پزشک و شاعری بسیار گستاخ، هرزه گو و شوخ طبع بود. خودبینان و متکبران را بسیار هجو می کرد و او را در این زمینه، داستان ها و رویدادهای شگفت انگیزی است. هیچ کس نه خلیفه و نه دیگران از هجو او در امان نماند. ابن قطان را با سعدبن محمد تمیمی، شاعر معروف به حیص بیص (متوفای 574ق) حکایات دل انگیزی است. لقب حیص بیص را همو به شاعر داده است و بدان معروف شده است. سبب این بود که حیص بیص شبانه، درحالی که شمشیری حمایل داشت، از خانه بیرون آمد. توله سگی بر او پارس کرد و او توله سگ را با شمشیر خود پس راند که به مرگ آن منجر شد. این ماجرا به ابن قطان رسید و او اشعاری را سرود که دو بیت از حماسه ابی تمام درباره مردی که برادرش، فرزندش را کشته بود در آن گنجانید. اشعار ابن قطان را با دو بیت افزوده شده می آوریم و آن دو بیت را با نشانه گذاری داخل پرانتز مشخص کرده ایم:

 

«مردم بغداد ! حیص بیص کار زشتی را مرتکب شد که او را در شهر رسوا کرد. او فردی ترسوست که شجاعت خود را بر توله سگ ناتوان که قدرت دفاع ندارد، وارد می کند. او نه مالی دارد که دیه آن را پرداخت کند و نه همتای آن است که قصاص شود. جعده (مادر توله سگ) درحالی که بر کشته شدن توله ابلق رنگش شکیبایی می ورزید و پاداش آن را از خدا می طلبید، چنین سرود: «به خودم تسلیت و آرامش می دهم و می گویم یک دست به دست دیگر اصابت کرد [شاعر برادر و فرزندش را به دو دست تشبیه می کند که در ارزش با هم برابرند]. هر دوی آنان پس از مرگ صاحبشان، جانشین و وارث هستند؛ این برادر است و آن پسر». 3

 

عبدالمؤمن (حاکم مغرب)

 

ابومحمد، عبدالمؤمن بن علی بن مخلوف بن یعلی بن مروان قیسی کومی (منسوب به قبیله کومیه از قبایل بربر). وی در شهر «تاجرت» مغرب نزدیک تلمسان زاده شد و رشد کرد و در همانجا دانش آموخت. پدرش سفالگر بود. عبدالمؤمن به حج رفت و در بجایه با محمدبن عبداللّه مصمودی معروف به ابن تومرت دیدار کرد.
ابن تومرت با او هم رأی شد و زمام امورش را به دست او داد و رازش را با او در میان نهاد و عبدالمؤمن را به بهانه خروج مرابطون از دین، به جنگ با آنان فرا خواند. پادشاه مرابطون در آن روز، علی بن یوسف بن تاشفین بود.

 

عبدالمؤمن، سپاهی از نیروهای او آراست و بر آنان نام موحدون گذاشت و دوبار با مرابطون جنگید که بار اول شکست خورد و بار دوم در سال 524ق پیروز شد. در همان سال ابن تومرت درگذشت و با عبدالمؤمن، جانشین او، بیعت کردند و به امیرالمؤمنین ملقب شد و در سال 526ق به نبرد با مرابطون برخاست و سرزمین های آنان را فتح کرد و بر شهرهای تلمسان، فاس و مکناسه چیره شد و در سال 541ق بر مراکش. اسحاق بن علی بن یوسف بن تاشفین در آن زمان، پادشاه مراکش بود. عبدالمؤمن در مراکش مستقر شد و آنجا را مرکز حکمرانی خود قرار داد. در سال 555ق سپاهی به اندلس فرستاد بر غرناطه، اشبیلیه و قرطبه مسلط شد. بعد از آن سپاهی دیگر به افریقیه روانه کرد و مهدیه و طرابلس غربی را تصرف کرد و ناوگان هایی در آنجا تأسیس کرد. بر قبایل مغرب، مالیات بست و در سرزمین هایی که فتح کرد، خطبه به نامش خوانده می شد. عبدالمؤمن سخنور، فقیه، دانا به اصول و حدیث، دوراندیش، سیاستمدار، شجاع و جنگجو بود. در بیماری ای که به مرگش منجر شد، بزرگان موحدون را گرد آورد و خلافت را به فرزندش یوسف واگذار کرد و آنان با او بیعت کردند و چون عبدالمؤمن در 71 سالگی درگذشت، پیکرش را به «تینملل» نقل دادند و در آنجا در کنار ابن تومرت به خاک سپردند. 4

 

پی نوشت ها:

 

[1] یکشنبه اول محرم 558ق / 9 دسامبر 1162م؛ سه شنبه 24 محرم 558ق / اول ژانویه 1163م.

 

[2] الخریدة (بخش عراق)، ج1، ص440؛ البدایه و النهایه، ج12، ص247؛ العبر، ج4، ص165.

 

[3] وفیات الاعیان، ج6، ص53؛ طبقات الاطباء، ص380؛ فوات الوفیات، ج2، ص617؛ تاریخ ابن اثیر، ج11، ص297؛ فروخ، تاریخ الادب العربی، ج3، ص314؛ الاعلام، ج9، ص64.

 

[4] وفیات الاعیان، ج3، ص237؛ العبر، ج4، ص165؛ النجوم الزاهره، ج5، ص263؛ البدایه و النهایه، ج12، ص246؛ الاستقصا، ج2، ص99؛ الاعلام، ج4، ص319.

 

559 ق / 1163 ـ 1164م1

 

رویدادها

 

مصر: رقابت ضرغام لخمی با شاور سعدی بر سر قدرت: ضرغام بن عامر لخمی از فرمانروایان بنی رزیک، پس از کشته شدن عادل بن رزیک بر شاور می شورد و منصب وزارت را از چنگ او در

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 3  صفحه : 186
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست