نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 194
می دارم؛ چون می دانم با چه
قالبی تنظیم و چینش شده است. با تمام توان می کوشم از اینکه
این کتاب ها با قیمت گران فروخته شود؛ ولی از آن بهره برده نشود
و در معرض نابودی و تلف قرار گیرد. من به خوبی می دانم در
این جهان، پایدار نیستم؛ ای کاش می دانستم این
کتاب ها فردا به دست چه کسی می افتد». 6
پی نوشت ها:
[1] شنبه اول محرم 561ق / 6 نوامبر
1165م؛ شنبه 27 صفر 561ق / اول ژانویه 1166م.
[6] الخریدة (بخش مصر)، ج2، ص225؛
فروخ، تاریخ الادب العربی، ج3، ص324؛ الاعلام، ج8، ص343؛ تاریخ
الادب الجغرافی، ج1، ص322.
562 ق / 1166 ـ 1167م1
رویدادها
مصر، بازگشت مجدد شیرکوه به مصر:
عاضد، خلیفه فاطمی از نورالدین محمود یاری طلبید
تا او را از دست وزیرش شاور نجات بدهد.
نورالدین سپاهی را به
فرماندهی اسدالدین شیرکوه برای کمک او می فرستد. یوسف
صلاح الدین، برادرزاده شیرکوه، وی را همراهی می
کند.
دولت بنی ارتق در قلعه کیفا
و آمد: درگذشت فخرالدین، ابوالحارث قراارسلان و جانشینی پسرش
نورالدین محمد.
دولت بنی دانشمند: درگذشت یاغی
بسان نظام الدین پسر کمشتکین، امیر ملطیّه و جانشینی
پسرش اسماعیل غازی جمال الدین.
بیت المقدس، ازدواج آموری
با خاندان بیزانسی: آموری، پادشاه بیت المقدس با ماری
کومنن از بستگان حنّا کومنن، امپراتور بیزانس ازدواج می کند و بدین
ترتیب دو ملکه بیزانسی به تناوب بر تخت شاهی بیت
المقدس نشستند؛ یعنی تئودورا کومنن، همسر بالدوین سوم و ماری
کومنن، همسر آموری اول.
وقایع نظامی
جنگ شیرکوه با شاور و همراهی
آموری با شاور، نبرد با بین: شاور پس از آگاهی از آمدن شیرکوه
به مصر برای یاری عاضد، خلیفه فاطمی، از آموری،
پادشاه بیت المقدس کمک طلبید. آموری کمک خود را به پرداخت
چهارصدهزار دینار مشروط می کند که نصف آن به نقد و نصف دیگر پس
از اخراج اسدالدین از مصر پرداخته شود. در نبرد واقع میان سپاه شام و
سپاه مصر به همراه سپاه صلیبی، در مکانی معروف به البابین
(نزدیک الاشمونین)، سپاه مصری و صلیبی شکست می
خورند. شیرکوه پس از آن روانه اسکندریه می شود و مردم دروازه های
شهر را به روی او می گشایند و مقدمش را گرامی می
دارند. شیرکوه، برادرزاده اش، یوسف صلاح الدین را بر آن شهر
گمارد و خودش با بخش اعظم سپاه به صعید رفت.
محاصره اسکندریه به دست شاور و صلیبیان:
صلاح الدین از عمویش اسدالدین یاری می طلبد و
او اجابت می کند [و در این میان] قراردادی صورت می
گیرد، مبنی بر اینکه شیرکوه و صلاح الدین و نیز
آموری از مصر خارج شوند. آموری به اجبار، به این قرارداد تن می
دهد؛ چون نورالدین از یک سو دست به حملاتی بر پایگاه های
اطراف قلعه کردها زده و از سوی دیگر «عریمه» و «صافیتا»
را به تصرف خود درآورده بود.
درگذشتگان
ابن حمدون؛
سمعانی.
ابن حمدون
ابوالمعالی، محمدبن حسن محمد بن
علی بن حمدون کافی الکفاه بهاء الدین بغدادی. وی ادیب
و تاریخ نگار بود. در روزگار مستنجد باللّه، خلیفه عباسی، از ندیمان
خلیفه و به ریاست دیوان الزمام (وزارت بازرسی کل) برگزیده
شد و کتاب التذکره که جُنگی در ادبیات، تاریخ، اشعار و نوادر (مطالب
دلکش و جالب) است از آثار اوست و هیچ یک از متأخران نتوانسته جُنگی
چون او فراهم آورند. مستنجد بر بعضی از داستان های کتاب مطلع شد و آن
را طعن و قدح بر دولت خود پنداشت؛ ازاین رو او را دستگیر کرد و به
زندان انداخت و تا 67 سالگی که درگذشت، در زندان به سر برد. از اشعار او در
غزل این دو بیت است:
«خدا را سپاس گفتم از اینکه به
عشق او گرفتار شدم؛ درحالی که چشمم لوچ است و مرا از نگاه خشمناک دیگران
حفظ کرد. به او نگاه کردم؛ درحالی که رقیب می پنداشت به او نگاه
کردم و مرا از پوزش خواستن بیاسود». 2
سمعانی
ابوسعد، عبدالکریم بن ابی
بکر محمدبن ابی المظفر منصور سمعانی مروزی قوام الدین. وی
فقیه شافعی و محدث بود و به سمعان، تیره ای
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 194