نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 196
وعظ پرداخت و گروه بسیاری
به واسطه او هدایت یافتند. او را برای تدریس در مدرسه
نظامیه دعوت کردند و مدتی در آنجا به تدریس گذراند. پس ازاین
روانه شام شد. ملک عادل، نورالدین محمودبن عمادالدین زنگی مقدمش
را گرامی داشت و مدتی ـ که چندان به طول نینجامید ـ در
دمشق اقامت کرد و مجالس وعظ در آنجا به پاداشت. آن گاه به بغداد بازگشت و در 73
سالگی در آنجا درگذشت. 5
نفیسه بزازه
نفیسه، موسوم به فاطمه دختر
محمدعلی بغدادی، معروف به بزازه. وی به علم حدیث آشنا
بود. عبداللّه بن احمد معروف به ابن قدامه (متوفای 620ق) و دیگر فقها
از او فقه آموختند. 6
پی نوشت ها:
[1] دوشنبه اول محرم 563ق / 16 اکتبر
1167م؛ دوشنبه 19 ربیع الاول 563ق / اول ژانویه 1168م.
[2] البیان المغرب، ج1، ص308؛ تاریخ
المغرب الکبیر، ج2، ص682.
[3] نفح الطیب، ج2، صص264 و 356؛
ج5، ص189؛ فروخ، تاریخ الادب العربی، ج6، ص237؛ الاعلام، ج4، ص333.
بازگشت شیرکوه برای سومین
بار به مصر: صلیبیان قرارداد واقع میان آنان و اسدالدین شیرکوه
مبنی بر خروج آنان و او را از مصر اجرا نکردند، بلکه جانشینانی
برای خود در مصر گذاشتند که دروازه های شهر را در اختیار داشتند
و بر مردم، خودسرانه حکم می راندند. این غیر از ستمی بود
که از ناحیه شاور و خودکامگی او به مردم می رسید.
گروهی از بزرگان مصر به آموری،
پادشاه قدس، نامه نوشتند و از او خواستند به مصر بیاید و آنان را از
ستم جانشینانش و ستم شاور برهاند.
آموری سپاهی را تدارک می
بیند و آهنگ مصر کرده و بلبیس را تصرف می کند؛ سپس روانه قاهره
می شود و آن را به محاصره در می آورد. شاور دستور می دهد شهر را
به آتش بکشند و مدت 54 روز شهر در آتش می سوزد.
عاضد، خلیفه فاطمی، از
نورالدین محمود یاری می طلبد و یادآور می شود
مصریان در دفع صلیبیان عاجزند و خواستار کمک وی می
شوند.
شاور از آمدن سپاه نورالدین می
ترسد و با آموری از در صلح وارد می شود که در برابر دریافت صد
هزار دینار از مصر بیرون برود. نورالدین سپاهی بزرگ به
فرماندهی اسدالدین شیرکوه و همراهی برادرزاده اش یوسف
صلاح الدین روانه کرد. اسدالدین وارد قاهره می شود و شاور را پس
از دستگیری می کشد.
عاضد، شیرکوه را به وزارت برمی
گزیند: پس از کشته شدن شاور، عاضد، اسدالدین شیرکوه را افزون بر
فرماندهی سپاه، به وزارت برگزید.
درگذشت شیرکوه و به وزارت رسیدن
صلاح الدین: شیرکوه پس از دو ماه تصدّی منصب وزارت درگذشت و
عاضد، صلاح الدین را به وزارت برگزیده و او را به ملک ناصر ملقب گردانید.
وقایع نظامی
قلعه جعبر: به دلیل موقعیت
استراتژی قلعه جعبر، نورالدین بر آن چیره می شود و در عوض
به حاکم آن، شهاب الدین عقیلی، شهر سروج و توابع آن را به اضافه
مبلغ بیست هزار دینار می دهد.
درگذشتگان
ابن خیره مواعینی؛
ابن هذیل بلنسی؛
اسدالدین شیرکوه؛
حمیدبن مالک کنانی؛
شاور سعدی.
ابن خیره مواعینی
محمدبن ابراهیم قرطبی اشبیلی،
معروف به مواعینی. وی اهل قرطبه بود؛ سپس ساکن اشبیلیه
شد و نزد مشایخ آن سامان دانش فراگرفت. از آغاز زندگی در خدمت موحدون
بود. نخست منشی ابوسعیدعبدالمؤمن، حاکم غرناطه بود؛ سپس منشی
برادرش، ابوحفص عمربن عبدالمؤمن، حاکم اشبیلیه شد. پس از آن به مراکش
رفت و مدتی سمت دبیری ابویعقوب یوسف بن عبدالمؤمن،
امیر موحدون را بر عهده داشت. وی ادیبی بلیغ، شاعر
و منتقد [ادبی] بود. کتاب ریحانه الالباب و ریعان الشباب فی
مراتب الآداب در نقد ادبی از آثار اوست. کتاب الامثال نیز اثر دیگر
اوست. وی در مراکش درگذشت. 2
ابن هذیل بلنسی
علی بن محمد بن علی بن هذیل
بلنسی استاد قاریان اندلس. وی در
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 196