6. وفیات الاعیان، ج2،
ص439؛ تاریخ ابن اثیر، ج11، ص335 ـ 341؛ النجوم الزاهره، ج5، ص346؛
العبر، ج4، ص186؛ حسن ابراهیم، تاریخ الدوله الفاطمیه، ص190 و
پس از آن؛ الاعلام، ج3، ص225.
565 ق /
1169 ـ 1170م1
رویدادها
موصل: درگذشت قطب الدین مودودبن
عمادالدین زنگی، حاکم موصل و جانشینی پسرش، سیف الدین
غازی.
نورالدین محمود، سیف الدین
را نائب خود در موصل قرار می دهد.
بلایای طبیعی:
وقوع زلزله های پی درپی در شام که تا جزیره و عراق امتداد
یافت و بر اثر آن قلعه بعلبک و دیوارهای اطراف آن و باروی
شهر حلب و مساجد آن ویران شد.
وقایع نظامی
هم پیمان شدن صلیبیان
و بیزانس ها برای حمله به مصر: وزارت صلاح الدین در مصر سبب پیوند
مصر با شام شد و مصر وابسته به نورالدین، و تحت قلمرو او شد.
هم پیمان شدن پادشاه بیت
المقدس با امپراتور روم برای حمله به مصر: ناوگان بیزانسی، از
قسطنطنیه روانه مصر شد و آموری نیز به همراه اسباتاریه (فرقه
نظامی میهمان نوازان) از راه خشکی رو به سوی مصر نهاد.
دو گروه بیزانسی و صلیبی
در دمیاط به هم رسیدند.
واقعه دمیاط: صلاح الدین به
استحکام شهرهای بلبیس، قاهره و اسکندریه می پردازد و
نورالدین، سپاهیانی به یاری او می فرستد.
مردم دمیاط ظروف سفالی را به مواد آتش زا انباشته کردند و بر سطح آب
رها کردند و با این کار خسارت بسیاری به ناوگان بیزانسی
وارد کردند و آنان را بعد از ناتوانی از تصرف شهر، مجبور به فاصله گرفتن از
رود نیل و شهر کرد.
تهاجم نورالدین به متصرفات صلیبیان
در شام.
شکست نیروهای صلیبی
و عقب نشینی آنان به عسقلان و بازگشت ناوگان بیزانسی به
قسطنطنیه.
حملات صلاح الدین بر صلیبیان:
صلاح الدین حملات خود را بر توابع عسقلان آغاز کرد و بر بندر «ایله»
واقع در دریای سرخ چیره می شود.
اندلس، موحدون و ابن مردنیش:
محمدبن سعیدبن مردنیش، مشرق اندلس را به تصرف خود درآورد و از اطاعت
عبدالمؤمن، امیر
موحدون و سپس از فرزندش یوسف سرباز می زند و با اسپانیایی
ها هم پیمان می شود.
یوسف بن عبدالمؤمن، سپاهی
تدارک می بیند و سرزمین تحت قلمرو ابن مردنیش را فتح می
کند.
پس از درگذشت ابن مردنیش، فرزندان
وی به اطاعت یوسف بن عبدالمؤمن در می آیند و قلمروهای
تحت تصرف خود را به او تحویل می دهند.
تلاش برای بازپس گیری
طلیطله: یوسف بن عبدالمؤمن می کوشد طلیطله را باز پس گیرد؛
چون نتوانست به مراکش بازگشت.
درگذشتگان
ابن دایه؛
ابن ظفر؛
ابن هانی (اصغر)؛
ابوحامد غرناطی؛
بیهقی (علی)؛
مودودبن زنگی؛
هیتی.
ابن دایه
ابوبکر مجدالدین، معروف به ابن دایه
[او پسر دایه نورالدین محمود و برادر شیری (رضاعی)
اوست]. وی موقعیت و منزلتی بیشتر از همه امرا نزد نورالدین
داشت و نایب نورالدین در حلب بود. در سال 546ق در نبرد «دلوک، عینتاب»
جوسلین را به اسارت درآورد و چون مجدالدین درگذشت، نورالدین
دارایی های او را به برادرش، شمس الدین علی بن دایه،
باز گرداند. 2
ابن ظفر
ابوعبداللّه، محمدبن عبداللّه ابی
محمدبن محمدبن ظفر صقلی مکی ملقب به حجه الدین. وی ادیب،
جهانگرد بود و تألیفات نفیسی دارد. در سیسیل به دنیا
آمد و در مکه پرورش یافت. به شهرهای بسیاری سفر کرد. به
مغرب رفت و در افریقیه و اندلس به سیاحت پرداخت؛ سپس به شام
بازگشت و در حماة اقامت گزید و در آنجا درگذشت. در وفیات الاعیان
آمده است: او پیوسته فقیر و تهیدست بود تا مرگش فرا رسید
و به علت تهیدستی و ناچاری دخترش را به ازدواج شخصی که
همتا و کفو او نبود درآورد و آن شخص با همسرش از حماة به سفر رفت و در یکی
از شهرها، همسرش را [به عنوان کنیز] فروخت. از آثار اوست: سلوان المطاع فی
عدوان الاتباع، این کتاب را برای یکی از
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 198