نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 199
فرماندهان سیسیل نوشت، الینبوع
در تفسیر قرآن کریم، نجباءالابناء، الحاشیه علی
الدرالغواص تألیف حریری، المطول در شرح مقامات حریری،
التنقیب علی ما فی المقامات من الغریب، ملح اللغه و جز
آن.
از اشعار اوست:
«تو را در دل خود جای دادم؛ آیا
می دانی تو درحالی که مقیم و در یک جا ساکنی،
بر دل من سوار شده ای ؟! همانا کسی که جایش در دل من است و به
او اشتیاق دارم، شخصی است که نزد من گرامی است». 3
ابن هانی (اصغر)
ابوالقاسم، محمدبن ابراهیم بن هانی
مغربی. وی اصالتا اندلسی و از تبار ابن هانی اندلسی،
شاعر مشهور متوفای 362ق، است؛ ازاین رو به ابن هانی اصغر معروف
شده است. او شاعری است که در مصر زیست و به مدح خلفای فاطمی
پرداخت. عماد اصفهانی درباره شعر او گفته است: «شعرش در روزگار خود بی
نظیر بود و افسون ها را باطل کرد». غزل زیر از اشعار اوست:
«اسما گیسوان خود را فرو هشت و
حرکت کرد و رقیبان متوجه نشدند. شب در زیر روشنایی صبح
چون سیاهی بود که عمامه سفید بر سر کرده باشد. اسما دامن کشان می
خرامید و چونان توده ریگ جابه جا می شد و همانند درخت بان، زیبا
و باطراوت بود. زنان زیبا [فراخ چشم] چون گاو وحشی هستند که دل ما جایگاه
آنان است، نه آنکه جایگاه آنان پرنیان باشد. آنان دل هایی
را می رمانند؛ درحالی که خود اهلی هستند؛ شیرانی را
می ترسانند، درحالی که آهو هستند».
نیز در مدح یک قاضی
سروده است:
«قاضی که دارای دین و
شهادت راست است؛ اشخاص موجه و والامقام با اشخاص ناتوان نزد او یکسانند.
او با عقل استوار، با عدالت حکم می
راند و هواهای نفسانی او را از راه به در نمی برند».
این ابیات نیز از
اشعار اوست:
«پرسش کننده ای می پرسد چرا
بخت به آدم های پست و فرومایه روی می آورد ؟ در پاسخ
گفتم: روزگار به اشخاص بزرگ ارمغانی نمی دهد؛ بزرگواری و شرافت
آنان، از اینکه کسی به آنان احسان کند ابا دارد. جاهای فرودین
و پست از آب نیل بهره مند می شوند؛ ولی تپه های بلند از
آن محرومند».
میان ابن هانی و موفق
ابوالحجاج یوسف بن خلال، رئیس دیوان انشا و مراسلات دشمنی
بود. ابن هانی به هجو او پرداخته، او هم کینه ابن هانی را در دل
گرفته و نیت سویی به وی در دل داشت و در روزی که
حافظ، خلیفه فاطمی، انجمنی برای شاعران برپا کرده بود،
ابن هانی برخاست و قصیده ای با مطلع زیر برای حافظ
خواند:
«سرمه بی خوابی از چشمان
من پاک کنند؛ خار مغیلان را از بستر من بردارید. یا از من بگیرید
چیزی که باقی گذاشته اید (تن)؛ من پیکر بدون قلب را
دوست ندارم».
حافظ از شعر او خوشش آمد و آن را تحسین
کرد و به مدح شاعر و ادبش پرداخت؛ سپس حافظ رو به موفق کرد و نظر او را درباره این
شعر جویا شد. او در پاسخ گفت: شعرش نیکوست، اگر یک بیت
شعر درباره خلافت و خلفای مصر نگفته بود و به حافظ چنین وانمود کرد که
از خواندن آن شعر پرهیز می کند. حافظ جز به خواندن شعر راضی
نشد. موفق شعری سرود و آن را به ابن هانی نسبت داد که در آن می
گوید:
«نابود باد مصر که خلافت در آن چون
استخوانی شده است که از سگی به سگ دیگر پاس داده می شود».
این سخن بر حافظ گران آمد. صله
خود را به شاعر قطع کرد و چیزی نمانده بود که در کیفر شاعر از
حد بگذراند. 4
ابوحامد غرناطی
ابوحامد، محمدبن عبدالرحمان (یا
عبدالرحیم) بن سلیمان بن ربیع مازنی قیسی
غرناطی اقلیشی اندلسی. ادیب، جهانگرد و جغرافی
نگار بود. وی در غرناطه متولد شد. به مشرق کوچ کرد و به مصر رفت و از
دانشمندان قاهره و اسکندریه بهره برد. در سال 508ق به جزایر سیسیل
و ساردینیا رفت و به سال 516ق راهی بغداد شد و از آنجا به ایران
رفت؛ سپس از طریق دریای خزر به مصب رود ولگا رسید. چندین
بار به دیار خوارزم سفر کرد. در سال 545ق از مجارستان دیدن کرد و باقی
عمر خود را در بغداد و موصل گذراند؛ سپس به دمشق رفت و در 68 سالگی درگذشت.
آثار بسیاری در موضوع های گوناگون تألیف کرده است. مهم ترین
کتاب او در زمینه جغرافیا تحفه الالباب و نخبه الاعجاب است. این
کتاب چهار بخش دارد: بخش اول درباره جهان و ساکنان آن است. بخش دوم شگفتی های
گوناگون و بناهای عجیب آن است. بخش سوم شرحی است درباره دریاها
و جانوران عجیب آن و آنچه از دریا استخراج می شود مانند عنبر و
قیر (نفت) و بخش چهارم توصیف حفریات باستان شناسی و
گورهاست. کتاب المغرب فی عجائب المغرب نیز از آثار اوست که آن را برای
یحیی بن هبیره، وزیر عباسی نوشته است. کتاب
نخبه الاذهان فی عجایب البلدان، عجایب المخلوقات و تحفه الکبار
فی اسفارالبحار از دیگر آثار اوست. 5
بیهقی(علی)
علی بن زید بن محمدبن حسین،
ظهیرالدین. وی در سبزوار از نواحی
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 199