نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 214
یوسف اول پسر عبدالمؤمن از پیشرفت
او جلوگیری می کند و او با غنیمت های فراوان به مصر
بازمی گردد.
درگذشتگان
ابن عساکر (ابوالقاسم)؛
ابن سعد الخیر بلنسی؛
ابوحفص هنتاتی؛
احمدبن مالک سرقسطی؛
سموأل مغربی.
ابن عساکر (ابوالقاسم)
ابوالقاسم، علی بن حسن بن هبه
اللّه بن حسین تقی الدین، معروف به ابن عساکر دمشقی از پیشوایان
علم حدیث در زمان خود بود. در نوجوانی به بغداد رفت و در مدرسه نظامیه
حدیث آموخت. به کوفه و سپس به مکه و مدینه رفت و از دانشمندان آن
سامان بهره گرفت. در سال 525ق به دمشق بازگشت. آن گاه دوباره به مشرق رفت و از
دانشوران نیشابور، هرات، طوس، ری و دیگر شهرها حدیث شنید؛
سپس به دمشق بازگشت و در آنجا مستقر شد و مدرس مدرسه نوریه ـ که نورالدین
شهید آن را ساخته بود ـ شد. به علت ناموربودن وی در حدیث، به
حافظ ابن عساکر ملقب گردید. کتاب های بسیاری را به رشته
تألیف کشید که مشهورترین آنها عبارت اند از: تاریخ مدینه
دمشق و من حلّ فیها که به شیوه خطیب بغدادی در کتابش، تاریخ
بغداد، نوشته است. ابن عساکر این کتاب را در 570 جزء نوشته که تنی چند
از علما به تلخیص آن پرداخته اند [که به سه تن اشاره می شود]. امام
عبدالرحمان بن اسماعیل دمشقی، معروف به ابوشامه (متوفای 665ق) و
قاضی جمال الدین محمدبن مکرم بن علی بن ابی منظور انصاری
صاحب لسان العرب (متوفای 711ق) و ابوبکر سیوطی (متوفای
911ق). دیگر تألیفات او عبارت اند از: الإشراف علی معرفه
الاطراف در علم حدیث، تبیین کذب المفتری فی ما نسب
الی ابی الحسن الاشعری، کشف المغطی فی فضل الموطّا،
معجم الصحابه، معجم اسماءالقری و الامصار و معجم الشیوخ و النبلاء. وی
در 72 سالگی درگذشت و در دمشق در گورستان الباب الصغیر در حجره ای
که معاویه بن ابی سفیان مدفون است، به خاک سپرده شد. اشعاری
نیکو در پند و حکمت دارد؛ ازجمله اشعار منسوب به وی ابیات ذیل
است:
«ای نَفْس وای بر تو ! پیری
سر رسید؛ عشق جوانی و عشق به زنان دیگر چیست ؟! جوانی
پشت کرد، گویی از اول نبود؛ پیری آمد گویی
برای همیشه. ای دل غافل ! حادثه مرگ فرود آمده است. ای
کاش می دانستم جزو چه کسانی هستم و در ازل خداوند برای من چه
مقدر کرده است !».
نیز به ملامت دوستی که به
افشای سرّش پرداخته، چنین گوید:
«یاری که به امانت خیانت
ورزید و کاری که شایسته دینداران نیست مرتکب شد. با
اراده و اختیار خود بی هیچ بهانه و دلیلی راز مرا
آشکار کرد؛ به خدا سوگند این از خیانت های بزرگ به حساب می
آید ! آیا از پیامبر برگزیده به او نرسیده بود که
در مجالس باید امانت ها را پوشاند ؟».
فتیان شاغوری (متوفای
615ق) در قصیده ای به رثای ابن عساکر نشست:
«چه ستونی از میان
دانشمندان فرو ریخت و چه ستاره ای از بلندی ها سقوط کرد. سوگ
حافظ دانشمند از بزرگ ترین سوگ های اسلام است. سرزمین احادیث
پس از او خشک شد؛ راه ها و نشانه های اخبار خالی شد. او علامه و
نسّابه بود و به همه چیز دانا بود. تو برتری از آنی که در توصیف
سخنوران بلیغ بگنجی». 2
ابن سعد الخیر بلنسی
ابوالحسن، علی بن ابراهیم
بن محمدبن عیسی بن سعد الخیر انصاری بلنسی اهل بلنسیه
و بدانجا منسوب است. وی ادیبی برجسته در زبانشناسی (زبان
عربی نحو و ادب)، شیوانویس، نیکوسرا و در توصیف
زبردست بود. از اشعار اوست که به توصیف ابری پرداخته که آذرخش از میان
آن می جهد:
«بسا ابری که دامن کشید (به
زمین نزدیک شد) و در افق پهلوهای خود را به جنبش آورد (به علت
شدت باد به سرعت در حرکت بود). آذرخش ها در اطراف آن جهیدن کرده، گویی
زنگی، شمشیر از نیام آخته باشد (ابر را به سیاه پوست و
شمشیر را به آذرخش تشبیه کرده است)».
نیز طلوع ماه را در شبی تیره
چنین توصیف کرده است:
«ماه از گریبان افق سر برآورد و
جامه ای از شفق سرخ بر تن کرده بود. آن را در این حال که تاریکی
او را دربرگرفته بود، به عروسی که به خانه مرد گندمگون می برند مانند
کردم».
او رساله هایی دارد؛
ازجمله: جذوه البیان و جریده العقیان و الحلل فی شرح
الجمل زجاج.
او شصت سال و اندی زیست و
در اشبیلیه درگذشت. 3
ابوحفص هنتاتی
ابوحفص، عمربن یحیی
بن محمد هنتاتی، نیای پادشاهان بنی حفص حاکمان تونس. اصل
او از هنتاته بزرگ ترین قبیله مصمودی است که بیشتر آنها
از بربرهای افریقیه هستند. وی نسبت خود را به عمربن خطاب
می رساند و به سبب روابط دوستانه ای که با امام
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 214