responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 3  صفحه : 247

همراه نامه ای تهدیدآمیز نزد او فرستاد. چون سنان، نامه را دریافت کرد، روی طغرای نامه این اشعار را نوشت:

 

«ای آن که به نبرد با شمشیر مرا تهدید کرده ای ! وقتی مرا به خاک افکندی دیگر برنخواهم خاست !!! کبوتری در مقابل شاهین به تهدید پرداخت و کفتارها به شیران بیشه دندان نشان دادند. ما به تو عمری دادیم که با آن زندگی کنی، اگر نمی خواهی به زودی آن را می گیریم. با انگشتان خود می خواهد دهان افعی را ببندد، آنچه به انگشتانش خواهد رفت برای او بس است».

 

و چون صلاح الدین این جواب را دریافت کرد، به مصالحه با او روی آورد. در وفیات الاعیان آمده است نامه تهدید را نورالدین محمودبن عمادالدین برای سنان فرستاد و او این اشعار را برایش فرستاد و تهدید او را شدیدتر پاسخ گفت. 7

 

قلیچ ارسلان بن مسعود

 

وی قلیچ ارسلان بن مسعود بن قلیچ ارسلان بن سلیمان بن قتلمش سلجوقی بود. شهرهای قونیه و توابع آن، آقسرای، سیواس، ملطیه و جز آن به پایتختی قونیه در اختیار او بود و در قونیه درگذشت. وی عادل و باسیاست بود و بارها با رومیان جنگید.

 

بیش از سی سال سلطنت کرد و چون به پیری رسید، مملکت خود را میان فرزندانش تقسیم کرد و [لی] پس از او پسرش، غیاث الدین کیخسرو، حکومت را تصاحب کرد. 8

 

کنراد مارکیز مونتفرایی (

 

Conrad De Mont Ferra)

حاکم صور که در سال 1192م به پادشاهی بیت المقدس برگزیده شد. فداییان [اسماعیلی] او را کشتند و همسرش ایزابلا، درحالی که حامله بود وارث پادشاهی قدس شد. وی دختری به نام ماری بزاد که ملکه قدس شد و [سپس] با ژان برینی (Jeande Briemne) ازدواج کرد؛ بدین ترتیب ژان برینی، پادشاه بیت المقدس شد. 9

 

مشطوب

 

ابوالحسن، سیف الدین علی بن احمدبن ابوالهیجا هکاری (منسوب به هکاریه روستایی در نزدیکی موصل)، معروف به مشطوب. امیری از کردها بود که در جنگ های صلیبی موقعیت های [بسیاری] داشت. در فتح مصر با اسدالدین شیرکوه حضور داشت و تا آخر عمر ملازم صلاح الدین ایوبی بود و به او امیرکبیر می گفتند. صلیبیان او را اسیر گرفتند و با پنجاه هزار دینار فدیه خود را آزاد کرد. او را مشطوب (چاک خورده) نامیدند؛ زیرا در یکی از جنگ ها بر اثر ضربتی
صورتش چاک خورده بود. صلاح الدین، شهر نابلس را به او واگذارد. وی پدر عمادالدین معروف به ابن مشطوب (متوفای 619ق) بود. مشطوب در نابلس و گفته شده در قدس درگذشت. 10

 

پی نوشت ها:

 

[1] جمعه اول محرم 588ق / 17 ژانویه 1192م؛ جمعه 26 ذی الحجه 588ق / اول ژانویه 1193م.

 

[2] اعلام النبلاء، ج4، ص308؛ اعیان الشیعه، ج1، ص211؛ الاعلام، ج7، ص167.

 

[3] شذرات الذهب، ج4، ص293؛ العبر، ج4، ص266؛ اعلام النبلاء، ج4، ص309؛ الاعلام، ج2، ص340.

 

[4] نفح الطیب، ج4، ص222؛ فروخ، تاریخ الادب العربی، ج5، ص486؛ بغیة الملتمس، ص493؛ شذرات الذهب، ج4، ص295.

 

[5] خریدة القصر (بخش مصر)، ج1، ص117؛ الحیاه الادبیة فی عصرالحروب الصلیبیة، ص462؛ الاعلام، ج6، ص256.

 

[6] وفیات الاعیان، ج5، ص383؛ البدایة و النهایة، ج12، ص353؛ النجوم الزاهرة، ج6، ص118؛ شذرات الذهب، ج4، ص295؛ معجم الادباء، ج 7، ص208؛ الاعلام، ج8، ص351.

 

[7] شذرات الذهب، ج4، ص294؛ النجوم الزاهرة، ج6، ص117؛ العبر، ج4، ص269؛ الاعلام، ج3، ص206؛ وفیات الاعیان، ج5، ص184ـ186.

 

[8] تاریخ ابن اثیر، ج12، ص87؛ العبر، ج4، ص267.

 

[9] موسوهة لاروس، ص477.

 

[10] کتاب الروضتین، ج2، ص209؛ شذرات الذهب، ج4، ص294؛ العبر، ج4، ص267؛ النجوم الزاهره، ج6، ص117؛ وفیات الاعیان، ج1، ص182 (ذیل زندگینامه پسرش عمادالدین)؛ الاعلام، ج5، ص61.

 

589 ق / 1193م1

 

رویدادها

 

صلاح الدین ایوبی مملکت خود را میان پسران، برادران، برادرزادگان و پسرعموهای خود تقسیم می کند:

 

پسران

 

به پسر بزرگ خود ملک افضل نورالدین علی، دمشق و شهرهای ساحلی آن را می دهد.

 

به ملک عزیز عثمان، مصر، فلسطین و جنوب شام را می دهد.

 

به ملک ظاهر غازی، حلب و توابع آن و شمال شام را می دهد.

 

برادران

 

به ملک عادل (اول) سیف الدین ابوبکر، کرک و اردن را می دهد.

 

به سیف الاسلام طغتکین، یمن را می دهد.

 

برادرزادگان

 

به ملک مظفر تقی الدین ابوسعید عمربن نورالدین شاهنشاه بن نجم الدین ایوب، حماة را می دهد.

 

پسرعموها

 

به ناصرالدین محمدبن اسدالدین شیرکوه بن شادی، حمص را می دهد.

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 3  صفحه : 247
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست