سرانجام حمله صلیبی: این حمله به هدف خود دست نیافت و بیشتر افراد آن با غنیمت های بی شمار به سرزمین خود بازگشتند و برخی در املاکی که میان آنان تقسیم شده بود، اقامت گزیدند و شمار بسیار کمی از این اردو به فلسطین رسید که کاری انجام ندادند.

دولت غوریان: درگذشت غیاث الدین محمدبن بهاءالدین سام و جانشینی پسرش محمود که به همان لقب پدر، ملقب شد.

وقایع نظامی

گرجی ها با آذربایجان می جنگند: گرجی ها بر شهر دوین آذربایجان چیره می شوند و مردم بسیاری را می کشند.

درگذشتگان

ابن عمیره ضبّی؛

ابن غانیه (عبداللّه)؛

ابن مارستانیه؛

ابن نجا؛

ابوالفضل حارثی؛

ابوالنجم بن فهد؛

زمرّد خاتون؛

شهر زوری (ضیاءالدین)؛

غیاث الدین غوری.

ابن عمیره ضبّی

احمدبن یحیی بن احمدبن عمیره ضبّی قرطبی، مورخ اندلسی. در شهر بلش واقع در غرب شهر لورقه به دنیا آمد و بسیاری از سرزمین اندلس را درنوردید؛ ولی در مرسیه و قرطبه سکونت داشت. به مشرق برای حج سفر کرد و در سفر خود بسیاری از دانشمندان را ملاقات کرد. وی محدث، کثیرالروایه، راستگو و آنچه می کرد مطابق واقع، و مورخی زبردست بود. از کتاب های اوست: مطلع الانوار لصحیح الآثار در حدیث. وی با کتاب بغیه الملتمس فی تاریخ رجال الاندلس شهرت یافت. این کتاب تکمله کتاب جذوه المقتبس حمیدی است که به بعضی از اشتباهات آن هم اشارت دارد. وی در 44 سالگی در مرسیه درگذشت. 2

ابن غانیه (عبداللّه)

عبداللّه بن اسحاق بن محمدبن غانیه آخرین حاکم بنی غانیه در جزایر بالئار شرق اندلس. وی و دو برادرش علی (متوفای 585ق) و یحیی (متوفای 543ق) در بالئار بزرگ شدند و با هم به طرف بجایه حرکت کردند. برادرش علی بجایه را اشغال و به الجزایر نفوذ و
قسنطینه را محاصره کرد. علی کشته شد و برادرش یحیی به جای او امیر شد و عبداللّه را به میورقه فرستاد. والی میورقه دیگر برادر آنان بود به نام محمد که به اطاعت موحدون درآمده بود. چون عبداللّه به میورقه رسید، فهمید محمد به اطاعت موحدون درآمده است؛ ازاین رو به زور وارد آنجا شد و برادرش محمد را به اندلس تبعید کرد و به سازماندهی مجدد امارت و دعوت برای عباسیان دست زد و این حدود سال 579ق بود و بر موحدون بسیار گران آمد؛ ازاین رو ابوعبداللّه محمدبن یعقوب، امیر موحدون، ناوگانی بزرگ به فرماندهی عمویش ادریس بن یوسف بن عبدالمؤمن فرستاد و در رأس سپاه، عثمان بن ابی حفص را ـ که از بزرگان موحدون بود ـ قرار داد. آنان به طرف میورقه حرکت کردند و آن را فتح کردند و امیر آن، عبداللّه را کشتند و با قتل او، کار بنی غانیه در آنجا پایان یافت. 3

ابن مارستانیه

ابوبکر، عبیداللّه بن علی بن نصربن حمزه، فخرالدین، معروف به ابن مارستانیه پزشکی کارآمد و سرپرست بیمارستان عضدی بود. دستگیر و دو سال زندانی و سپس آزاد گشت. در سال 599ق از طرف دفتر اداری خلافت برای مأموریتی در تفلیس فرا خوانده شد. وی به تفلیس رفت و پس از اتمام مأموریت به بغداد بازگشت. پیش از رسیدن به بغداد در محلی به نام جرخبند درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. وی 58 سال داشت. 4

ابن نجا

ابوالحسن، علی بن ابراهیم بن نجا انصاری دمشقی، زین الدین. فقیه، حافظ حدیث، مفسر، واعظ و از خانواده علم و دین بود. به دربار نورالدین محمود در دمشق رفت و مورد وثوق و تقدیر او قرار گرفت. در سال 564ق به عنوان پیک به بغداد فرستاده شد و از استادان آنجا حدیث شنید و به دمشق بازگشت و در عهد طلائع رزیک وزیر به مصر منتقل شد و چون صلاح الدین حکومت مصر را در دست گرفت از یاران او بود و همو بود که توطئه قتل او را از طرف کسانی که می خواستند خلافت فاطمیان را بازگردانند، کشف کرد. صلاح الدین به همراه فرزندانش در مجلس موعظه او شرکت می جستند و در فتح بیت المقدس همراه صلاح الدین بود و در اولین نماز جمعه ای که پس از فتح، در بیت المقدس برپا شد، برای او منبر آوردند و پس از نماز بر منبر قرار گرفت و در وعظ و تمجید از آن روز به یادماندنی خطبه ای ایراد کرد. صلاح الدین مال فراوان و زمین های زیاد و کنیزان