responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 3  صفحه : 270

سلیمان قتلمش بن سلجوق، صاحب مملکت روم مابین ملطیه و قونیه. در ششم ذی القعده سال 600ق درگذشت. پنج روز پیش از مرگش در حق برادرش غیاث الدین حاکم انقره (آنکارا) خیانت کرده [و او را به قتل رسانده] بود. برادرش با او مخالف بود. رکن الدین چند سال او را محاصره کرد تا اینکه ضعیف شد و هر چه خوردنی داشتند، کم شد. وی تسلیم برادر شد و به نفع او از انقره کنار رفت و آن را به او داد و خود با دو فرزندش سر در فرمان نزد او آمدند؛ ولی رکن الدین او و دو فرزندش را کشت و بیش از پنج روز نگذشت که خود بیمار شد و مرد. پس از او، مردم پسرش قلیچ ارسلان را برگزیدند. وی خردسال بود و پس از مدتی حکومت را از او گرفتند. رکن الدین ـ چنان که ابن اثیر گوید ـ عقیده فلاسفه را داشت و بدین سبب مردم او را فاسدالعقیده می دانستند و هر کس به این عقیده متهم بود، به او پناه می برد و در حق آنان خوبی می کرد؛ ولی او دوست داشت مذهب خود را مخفی نگاه دارد تا مردم از او رویگردان نشوند. 6

 

فاطمه بنت سعدالخیر

 

فاطمه بنت سعدالخیر بن محمدبن عبدالکریم اهل اصفهان. حدیث را از فاطمه جوزدانی و از استادان اصفهان شنید و در 78 سالگی درگذشت. 7

 

قاروبی

 

محمدبن طالب بن عصیّه قاروبی، معروف به زکم و معروف به ابن عصیّه. اهل قاروب، از روستاهای واسط بود. از باطنیان بود و به واسطه او فتنه بزرگی رخ داد.

 

ابن اثیر گوید: وی باطنی و ملحد بود و در مجاورت خانه های هرویان مسکن گزید. مردم دور او جمع شدند و پیروان بسیاری پیدا کرد. یکی از اطرافیانش، فردی به نام حسن صابونی بود. اتفاقا وی روزی از بازارچه [محل] می گذشت که نجّاری درباره مذهبش با او سخن گفت و صابونی با خشونت به او جواب داد و نجّار به طرف او رفت و او را به قتل رساند. وقتی خبر به مردم رسید برخاستند و هر کس را که پیرو این مذهب شده بود، کشتند و به طرف خانه ابن عصیه (قاروبی) حرکت کردند. یاران نزد او اجتماع کرده بودند. در خانه را بسته و بالای پشت بام رفته بودند و عده ای در خانه متحصن شده و درها و روزنه ها را بسته بودند. [جمعیت] درها را شکستند و وارد خانه شدند و هر که را در خانه یافتند، کشتند و قاروبی هم کشته شد. زبیدی در قاموس خود تاج العروس گفته است: ابن عصیه سردمدار باطنیان بود و
در سال 600ق در واسط به همراه چهل تن [از یارانش] کشته شد. 8

 

نظامی گنجوی

 

ابومحمد، نظام الدین الیاس بن یوسف از برترین شاعران غزلسرای صوفی. در قم به دنیا آمد و بیشتر عمر خود را در گنجه به سر برد. داستان هایی در شکل اشعار صوفیانه و عاشقانه تألیف کرد؛ ازجمله: داستان خسرو و شیرین، یوسف و زلیخا و هفت پیکر، یعنی معشوقه های هفت گانه که در آن داستان همسران هفت گانه پادشاه ساسانی (بهرام گور) را روایت می کند.

 

هیچ کس در ذکاوت و فراست و اخلاق [نیک] بدو نمی رسید و در تاریخ الادب فی ایران آمده است نظامی تنها شاعر ایرانی است که میان هوش عجیب، اخلاق خوش جمع کرده است و با این دو خصلتِ یکجا از همه شاعران پارسی ممتاز گشته است. 9

 

مقدسی (تقی الدین)

 

ابومحمد، عبدالغنی بن عبدالواحد بن علی بن سرور مقدسی دمشقی جماعیلی تقی الدین. در جماعیل نزدیک نابلس به دنیا آمد و به جماعیلی معروف شد. حافظ حدیث و عالم به رجال حدیث بود. یکی از بزرگان علم رجال و از حافظان مشهور حدیث بود. از تألیفات اوست: اشراط الساعة، الکمال فی اسماءالرجال. در این کتاب همه رجال کتاب های حدیثی شش گانه را گرد آورده است. در 59 سالگی در مصر درگذشت. 10

 

پی نوشت ها:

 

[1] سه شنبه اول محرم 600ق / 9 سپتامبر 1203م؛ پنج شنبه 26 ربیع الثانی 600ق / اول ژانویه 1204م.

 

[2] انباه الرواة، ج2، ص137.

 

[3] لسان المیزان، ج6، ص247؛ الاعلام، ج8، ص141 (چاپ ششم).

 

[4] وفیات الاعیان، ج3، ص311 (با شرح حال پدرش)؛ دایره المعارف الاسلامیه، ج1، ص350 (با شرح حال پدرش)؛ تاریخ الادب الجغرافی، ج2، ص509؛ الاعلام، ج6، ص12.

 

[5] المطرب، ص11؛ الاحاطه، ج1، ص497؛ فوات الوفیات، ج1، ص188؛ نفح الطیب، ج6، صص23 و 25؛ تاریخ الفکرالاندلسی، ص129؛ الاعلام، ج2، ص305؛ المغرب فی حلی المغرب، ج2، ص145.

 

[6] تاریخ ابن اثیر، ج12، ص195.

 

[7] شذرات الذهب، ج4، ص347؛ العبر، ج4، ص314؛ النجوم الزاهره، ج6، ص186.

 

[8] تاریخ ابن اثیر، ج12، ص197؛ زبیدی، تاج العروس، ج10، ص245؛ الاعلام، ج7، ص39.

 

[9] تاریخ الادب فی ایران، ص506 به بعد؛ آرنولد، تراث الاسلام، ص338.

 

[10] النجوم الزاهره، ج6، ص160؛ البدایة و النهایه، ج13، ص38؛ الاعلام، ج4، ص160.

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 3  صفحه : 270
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست