نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 280
آتش بس با صلیبیان: پس از
پذیرش سواران معبد آتش بسی میان ژان برینی، پادشاه
قدس، و ملک عادل برقرار شد. این آتش بس شش ساله و پایان آن سال 1217 م
بود.
درگذشتگان
ابن طبرزد؛
ارسلان شاه بن مسعود؛
ام حبیب اصفهانی؛
جزولی؛
عفیفه اصفهانی؛
قطب الدین ایبک.
ابن طبرزد2
ابوحفص، عمربن محمدبن معمر معروف به ابن
طبرزد و اهل بغداد. از استادان بغداد حدیث شنید و در سماع حدیث،
عالی الاسناد (با واسطه کم) بود. به گشت و گذار پرداخت و بین موصل و
حلب و دمشق در رفت وآمد بود و برای آنان سودمند بود. به بغداد بازگشت و به
نقل حدیث پرداخت و در 89 سالگی در آنجا درگذشت. 3
ارسلان شاه بن مسعود
نورالدین ارسلان شاه بن مسعود بن
مودودبن زنگی بن آق سنقر، حاکم موصل. وی جسور، شجاع و به یارانش
سختگیر بود. ابن اثیر درباره او گفته است:
او آبرو، مقام و موقعیت خاندان
اتابکان را که بر باد رفته بود، بازگرداند و پادشاهان از او می ترسیدند.
عادل بود و به مردم خوبی می کرد و ستم را از مظلومان دور می
داشت و مالیات هایی که تاجران را بیچاره می کرد،
لغو کرد. پسرش مسعود (دوم) به جایش نشست. 4
ام حبیب اصفهانی
عایشه دختر معمربن فاخر. محدّث
بود و از فاطمه جوزدانیه (متوفای 524ق) حدیث شنیده بود و
از مسند ابویعلی روایت می کرد. هشتاد و اندی سال
داشت که درگذشت. 5
جزولی
ابوموسی، عیسی بن
عبدالعزیزبن یللبخت بن عیسی جزولی6 بربری
مراکشی. در نحو امام و پیشوا بود و بر رموز و پیچیدگی
ها و خلاف قاعده آن کاملاً مسلط بود. به مصر رفت و ادبیات عرب را نزد ابن
برّی (متوفای 582ق) خواند؛ سپس به حج رفت و به مغرب بازگشت و
مدتی در شهر بجایه اقامت گزید. آن گاه آهنگ مراکش کرد و در
آنجا به خطابه [و وعظ] پرداخت. در اصول و در فن قرائت سرآمد بود و در مغرب، ریاست
نحو به او رسید. از تألیفات اوست: الجزولیه که رساله ای
در نحو و به القانون معروف است و سراسر رمز و اشاره و در گذشته نمونه نداشته است،
شرح قصیده بانت سعاد، الامالی فی النحو و مختصر شرح ابن جنی
لدیوان المتنبی. در مراکش درگذشت. 7
عفیفه اصفهانی
عفیفه دختر احمدبن عبدالقادر
فارقانی منسوب به فارقان از روستاهای اصفهان. اهل بغداد بود و در حدیث
دارای اجازات عالی بود. گفته می شود وی برای بیش
از پانصد راوی حدیث نقل کرده است. در 96 سالگی درگذشت. 8
قطب الدین ایبک
برده ای ترک بود که در خردسالی
او را در ترکستان اسیر کرده و فروختند. سپس سلطان شهاب الدین محمد غوری
او را خرید و در دربار غوریان تربیت یافت و ترقی
کرد و چون آثار نیکی و شجاعت زیاد در او هویدا بود، نزد
مولایش محبوبیت یافت، او را آزاد کرد و امارت سپاه به او داد و
در هند نایب خود کرد. قطب الدین سپس بر بسیاری از سرزمین
ها [ی هند] دست یافت و تابع دولت غوریان کرد و شهر دهلی
را پایتخت آن قرار داد. سلطان در سال 602ق آنچه از سرزمین هند فتح
کرده بود، به او داد. قطب الدین بر تخت نشست و دولت ممالیک را در هند
برقرار ساخت و خود اولین پادشاه ممالیک هند شد. پس از درگذشت شهاب الدین
جانشین او غیاث الدین، قطب الدین ایبک را به عنوان
سلطان مستقل در سرزمین هند به رسمیت شناخت. ولی آرام شاه، پسر
قطب الدین ایبک، نتوانست حکومت پدر را نگه دارد و سلطنت به دست مملوک
پدرش، التمش، افتاد و به شمس الدین ملقب و به قطبی منسوب به مولایش
قطب الدین معروف گشت. قطب الدین پادشاهی دادگر بود و به دوستدار
هنر شهرت داشت و در دهلی مناره ای بنا کرد که به «قطب منار» معروف
است. 9
پی نوشت ها:
[1] پنج شنبه اول محرم 607ق / 24 ژوئن
1210م؛ شنبه 15 رجب 607ق / اول ژانویه 1211م.